فروردین 91 - رهبرم سید علی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

                           رهبرم سید علی


1_ کمک به دیگران و بر خورد حضرت

- مردی به محضر امام جواد (علیه السلام) شرفیاب شد در حالیکه خیلی شاد و سرحال بود، امام علت شادمانی را از او پرسید.

عرض کرد ای پسر رسول خدا از پدرت شنیدم که می فرمود: شایسته ترین روزی که انسان باید شادمان باشد روزی است که او را صدقات و نیکی به نفع برادران دینی از جانب پروردگار نصیب شده باشد. امروز ده نفر از برادران دینی ام بر من وارد شدند همه بی بضاعت و گرفتار، آنها را پذیرایی کردم و به هر یک مقداری کمک نمودم از این جهت خوشحال هستم.

امام (علیه السلام) فرمود: به جان خودم سوگند که ترا این شادمانی شایسته است به شرط اینکه آن عمل را نابود نکرده باشی و یا بعد از این نابود نکنی.

سیره عملی امام جواد (ع)

عرض کرد چگونه از بین ببرم با اینکه از شیعیان خالص شما می باشم. فرمود: هم اکنون نابود کردی. پرسید با چه خبر؟ فرمود: این آیه را بخوان «وَلا تُبْطِلُوا صَدَقاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَالْاِذی»

صدقه های خود را با منت نهادن و آزار کردن باطل نکنید.

عرض کرد من به آنهایی که کمک کردم نه منت گذاردم و نه آزاری رساندم. فرمود منظور هر نوع اذیتی است، در نظر تو آزردن آنهایی که کمک کرده ای مهمتر است یا آزردن فرشتگانی که مأمور تو هستند ویا آزردن ما؟!

جواب داد آزردن شما و فرشتگان.

امام فرمود: براستی مرا آزردی و صدقه خود را باطل کردی! پرسید: با چه کاری؟ فرمود: با همین سخنت که گفتی چگونه باطل کنم در حالیکه از شیعیان خالص شمایم.

آیا می دانی شیعه خالص ما کیست؟ با تعجب گفت: نه، فرمود، سلمان، ابوذر، مقداد و عمار، تو خود را با چنین اشخاصی برابر دانستی آیا با این سخن فرشتگان و ما را نیز نیازردی؟

عرض کرد: اَستَغْفِرُ الله وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ ، ای پسر رسول خدا پس چه بگویم؟ فرمود: بگو من از دوستان شمایم و دشمن دشمنانتان و دوست دوستانتان هستم.

عرض کرد: همین را می گویم و همینطور نیز هستم و از آنچه گفتم که به واسطه نپسندیدن خدا مورد پسند شما و فرشتگان نیز نبود توبه کردم.

امام جواد (علیه السلام) فرمود : اکنون ثوابهای از بین رفته صدقه ات بازگشت نمود.[1]


ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ شنبه 91 فروردین 19 توسط محمد



 

تاریخ تولد :31/6/1345

نام پدر :محمود

تاریخ شهادت : 23/4/1361

محل تولد :یزد /میبد /-

طول مدت حیات :16

محل شهادت :

مزار شهید :

آرزوی یکی از یاران آخرالزمانی حضرت مهدی(عج) را از وصیت نامه اش با هم بخوانیم، تنها آرزوی یک شهید 16 ساله را:

ای ملت قهرمان، هم اکنون که وصیت مرا می‌شنوید، بدانید که ما به خاطر آب و خاک کشته نشده‌ایم؛ بلکه جان ناقابل خود را در راه اسلام عزیز فدا کرده‌ایم. 

ای خواهری که هم‌اکنون به وصیت من گوش می‌دهی، بدان که تنها آرزویم در تمام دوران  نوجوانی خالی بودن جامعه از بی‌حجابی و یا بی‌عفتی بود.

حجاب

یادم نمی‌رود روزی که مأمور گشت در امامزاده بودم، رسیدم به خواهری که با ول دادن چادر خود و نشان دادن محرمات خود خون هر جوان غیرتمندی و هر انسان غیوری را به جوش می‌آورد. بر حسب احساس مسئولیت جلو رفتم و با لحنی که خدا می‌داند خجالت کشیدم، گفتم: خواهر عزیز زیارت مستحب است اما حفظ حجاب واجب و بی‌درنگ دور شدم.

خواهر عزیز حجاب تو سنگر توست؛ پس این سنگر را هرگز و به هیچ وجه رها نساز که کوبنده‌تر از خون شهید است.

قسمتی از وصیت نامه ی شهید محمدرضا فلاح مهرجردی





نوشته شده در تاریخ شنبه 91 فروردین 19 توسط محمد
طبقه بندی: شهید و شهادت



ماجرای خواندنی خواستگاری یک شهید!

شهید ابوالفضل یعقوبی فرزند یعقوب در تاریخ 44/5/2 در شهرستان اردبیل دیده به جهان گشود. در تاریخ 64/11/27 در منطقه عملیاتی فاو در عملیات والفجر 8 به فیض رفیع شهادت نایل آمد. «ابوالفضل باوفا»دوست شهید ابوالفضل یعقوبی به نقل از خود شهید این خاطره را تعریف می کند:

در قسمت تبلیغات اداره بنیاد شهید شهرستان اردبیل کار می‌کردم. گاهی از بسیج ادارات عازم جبهه می‌شدیم.
اوایل اسفند‌ماه 1364 شمسی بود. حدود سه ماه می‌شد که از جبهه برگشته بودم، مشغول تکثیر عکس عزیزانی بودم که تازه به شهادت رسیده بودند و قرار بود در یکی دو روز آینده تشییع شوند.
ناگهانی عکسی توجه مرا به خود جلب کرد. تازه با او آشنا شده بودم، خوب می‌شناختمش. در حالی که به عکس نگاه می‌کردم، بی‌اختیار اشک می‌ریختم. یاد روزی افتادم که با او آشنا شده بودم. یاد لحظاتی که برای ایجاد معبر، نی‌زارها را با هم قطع می‌کردیم.
مرداد ماه هزار و سیصد و شصت و چهار بود، از طرف بسیج سپاه پاسداران جهت شرکت در عملیات در منطقه‌ی هورالعظیم حضور داشتیم.


ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ شنبه 91 فروردین 19 توسط محمد



جانباز شهید سید مجتبی علمدار در تاریخ 11 بهمن ماه 1345 هنگام اذان صبح در یک خانواده متدین و مذهبی در شهرستان ساری به دنیا آمد.

 سیّد، فرمانده گروهان سلمان از گردان مسلم بود. او در تاریخ 17 تیر ماه 1366 ملبس به لباس مقدس سپاه اسلام شد و پس از عملیات کربلای 5 ضمن حضور در بیشتر عملیات ها چند بار مجروح شد و پس از پایان جنگ نیز، در واحد طرح و عملیات لشکر 25 کربلای ساری مشغول به خدمت شد.

سید مجتبی که مداح اهل بیت (ع) هم بود در تاریخ 11 بهمن 1375 ـ سالروز تولدش ـ در اثر جراحات شیمیایی به سوی معبود خود شتافت.

سید مجتبی در یکی از دست نوشته هایش آورده است:

«ما اگر عاشق جبهه بودیم، به خاطر صفای بچه هایی بود که لذت های مادی را فراموش کردند و اکنون ما نیز چون شماییم. وقتی در خون خویش غلتیدیم و چشم از دنیا بستیم، فکر می کردیم که دیگر همه چیز تمام شد اما این گونه نشد. دردهای شما در فراق ما، دل ما را بیشتر آتش می زند. درست است که ما به هر چه می کنید، آگاهیم؛ اما این بلای بزرگی بود که ای کاش نصیب ما نمی شد. وقتی شما از این و آن طعنه می خورید و لاجرم به گوشه اتاق پناه می برید و با عکس های ما سخن می گویید و اشک می ریزید، به خدا قسم این جا کربلا می شود و برای هر یک از غم های دلتان این جا تمام شهیدان زار می زنند».


مزار شهید بزرگوار سید مجتبی علمدار

شهید سید مجتبی علمدار برای نزدیکی به خدا با خود عهدهایی بسته بود. در این روزها و شب های مبارک ماه رحمت و برکت ـ رجب ـ که بهانه های خوبی داریم تا به خدا نزدیکتر شویم، نگاهی داریم به آن عهدها که باید آنها را قوانین شهید علمدار بنامیم و چه خوب است که الگوی راهمان باشند:

قانون نخست

خداوندا! اعتراف می کنم به این که قرآن را نشناختم و به آن عمل نکردم. حداقل روزی ده آیه قرآن را باید بخوانم،  اگر روزی کوتاهی کردم و به هر دلیل نتوانستم این دده آیه را بخوانم روز بعد باید حتما یک جزء کامل بخوانم.

قانون  دوم


ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ شنبه 91 فروردین 19 توسط محمد



بسم ‌الله ‌الرحمن الرحیم

سردار شهید «کاظم نجفی رستگار»

انا لله و انا الیه راجعون

ستایش خدای عزوجل را که مرا از امت محمد ( ص ) و شیعه علی ( ع ) قرار داد و سپاس خدای را که با آوردن حق از ظلمت به روشنایی و از طاغوت نجاتم داد و مرا از کوچکترین خدمتگزاران به اسلام و انقلاب اسلامی قرار داد.
امیدوارم که خداوند متعال رحمت خود را نصیب بنده گناهکار خود بفرماید و مرا به آرزوی قلبی خود یعنی شهادت فی سبیل‌الله برساند که تنها راه نجات خود میدانم و آرزوی دیگرم این است که اگر خداوند شهادت را نصیب بنده گناهکار خود کرد دوست دارم با بدنی پاره پاره به دیدار الله و ائمه معصومین بخصوص سیدالشهدا ( ع ) بروم.
من راهم را آگاهانه انتخاب کردم و اگر وقتم را شبانه روز در اختیار این انقلاب گذاشتم چون خود را بدهکار انقلاب و اسلام می‌دانم و انقلاب اسلامی گردن بنده حق زیادی داشت که امیدوارم توانسته باشم جزو کوچکی از آن را انجام داده باشم و مورد رضایت خداوند بوده باشد.
پدر و مادر و همسر و برادران و خواهران و آشنایانم مرا ببخشند و حلالم کنند و اگر نتوانستم حقی که بر گردن من داشتند ادا کنم، عذر می‌خواهم برای پدر و مادر و خواهران و برادرانم از خداوند طلب صبر می‌نمایم و امیدوارم تقوا را پیشه خود قرار دهند.
از همسرم عذر می‌خواهم که نتوانستم حقش را ادا کنم و چه بسا او را اذیت فراوان کردم و از خداوند طلب اجر و رحمت برای او می‌کنم که در مدت زندگی صبر زیاد به خاطر خداوند انجام داد و رنج‌های فراوان کشید.
از تمام اقوام و آشنایان و دوستان طلب حلالیت و التماس دعا دارم؛ به علت وضعیت جنگ مدت سه سال که در جبهه بودم، نتوانستم امر واجب خدا یعنی روزه را انجام بدهم. همچنین در رابطه با خرید خانه به مبلغ 223 هزار تومان از علی تاجیک و 65 هزار تومان از حسین کاوکدو و 10 هزار تومان از حاج محمد علی دولابی قرض کردم و مبلغ 30 هزار تومان از همسرم که خانه برای همسرم است و موتورم را برای جبهه در نظر گرفتم.
والسلام
کاظم نجفی رستگار
ساعت 9 شب مورخ 3 اسفند 1362
شرق بصره (جفیر)






نوشته شده در تاریخ شنبه 91 فروردین 19 توسط محمد
طبقه بندی: شهید و شهادت



مولاجان، عهد می‌کنم تا آنجا که در جسمم توان رزم و ستیز دارم و پاهایم توان گام نهادن سوی دشمن را دارد، و تا آنجا که نفسم به آخرین شماره‌های خود رسیده باشد و قطرات پایانی خونم بر زمین بریزد، به ندای «هل من ناصر ینصرنی» ولایت فقیه و نایب تو لبیک بگویم تا اینکه خداوند نعمت عظمای شهادت را نصیبم کند، که بالاترین مرحله تکامل انسان است و سعادت هر دو جهان در دست یافتن به این نعمت بزرگ می‌باشد./ شهید محمد کنعانی

وصیت نامه شهدا درباره ولایت فقیه

 
کلیات: اجازه بدهیم شما را متوجه ولایت فقیه سازم و بی‌هیچ غرضی عرض کنم که او حامل پیام الهی است، او مفسر احکام خدایی است او متصل به ولایت رسول‌الله است./ شهید امیرحسین صبوری
 

ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ شنبه 91 فروردین 19 توسط محمد



عصر امروز :حکایت رنگ عوض کردن یاران خاتمی، حکایتی تکرای برای افکار عمومی جامعه شده است و مردم هر روز با خبر جدیدی از تغییر و تحول ظاهری و باطنی مشاوران، وزیران، معاونان و خبرنگاران دولت اصلاحات مواجه می شوند!

برخی یاران و همراهان خاتمی در دولت اصلاحات که در آن دوره 8 ساله، ریاکارانه در پست های دولتی از اسلام و انقلاب دفاع می کردند، امروز هم در "عمل" و هم در "گفتار" نشان می دهند که هیچ اعتقادی به گفته های پیشین خود نداشته اند و اعمال، رفتار، کردار و گفتار آنها تنها از روی تزویر، ریا و عوام فریبی بوده است. 


یکی از این اشخاص؛ فریبا داوودی مهاجری، مدیر کل زنان وزرات کشور، مشاور وزیر ارشاد، مشاور رئیس جمهور در مرکز مطالعات و تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری و مشاور وزیر علوم در دولت اصلاحات است که کوله باری از پست های دولتی را یدک می کشد. 

وی که در حوادث پس از انتخابات از کشور گریخت و به اردوگاه فتنه گران در غرب پیوست، نخستین بار در برنامه ماهواره ای پارازیت نقاب از چهره پلید خود برداشت تا دستان عروسک گردان فریبا داوودی مهاجری پس از چند سال نمایان شود.




ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ شنبه 91 فروردین 19 توسط محمد



آنچه می‌خوانید گزیده‌ای از درس اخلاق آیت الله قرهی*، مدیر حوزه علمیه امام مهدی (عج‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) است که در مسجد حوزه علمیه یاد شده، واقع در حکیمیه پیرامون مقام والدین و ضرورت نکوداشت جایگاه آن‌ها، ایراد شده است.


جهنم شیطان آتش

در روایات اسلامی در رابطه با موضوع نیکی کردن این طور آمده است: «لِکُلِّ بِرٍّ بِرٍّ» یعنی برای هر نیکی در عالم، نیکی برتری وجود دارد؛ جهاد و شهادت فی سبیل‌الله مافوق تمام نیکی‌هاست و آن قدر باب مهمی است که خداوند فرمود: «فَتَحَلّی لِخاصَّةِ أولیائه» به این معنا که خداوند باب شهادت را فقط برای بندگان خاص خودش باز کرده است.

شهادت اوج بندگی انسان است و تمام حضرات معصومین (ع) و حتی وجود مقدس صاحب‌الزمان (ع) به وسیله شهادت به محضر خدا رسیدند؛ و زمانی که قسّیسّین حضرت حق، محضر امام زمان (ع) را درک می‌کنند در رکاب ایشان به شهادت می‌رسند.

در روایت شریفی به نقل از پیامبر اسلام (ص) آمده است که روزی حضرت موسی‌بن‌عمران (ع) به خداوند عرضه داشت: خدایا حال دوستِ من که شهید شده، در عالم برزخ چگونه است؟ خداوند به حضرت موسی (ع) گفت: او در جهنم است؛ حضرت موسی (ع) با تعجب به خدا عرضه داشت خدایا مگر وعده نکرده‌ای که شهید با اولین قطره خونش به بهشت می‌رود و همه گناهانش آمرزیده می‌شود، خدا به حضرت موسی (ع) گفت: بله اما دوست تو اصرار به آزردن پدر و مادرش داشت و من عمل کسی را که بر پدر و مادرش ستم کند قبول نمی‌کنم، حتی با شهادت؛ بنابراین کسانی اسمشان در طومار شهداء نوشته می‌شود که عاق والدین نباشد.


ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ شنبه 91 فروردین 19 توسط محمد



قبل از هر چیز لازم است چند نکته را متذکر شویم.
1. انسان پس از مرگ وارد عالمی می شود به نام«عالم برزخ» حیات برزخ و حقیقت باطن همین عالم دنیاست. دنیا ظاهری دارد و باطنی، ظاهر دنیا که بدان عالم مُلک گفته می شود همین دنیای مادی که ما در آن زندگی می کنیم که خصوصیات خاص خودش را دارد(مکان، زمان، مادی بودن...) همین دنیا باطنی دارد که بعضی خصوصیات عالم دنیا را داراست. مثلاً شکل و اندازه و رنگ و بو در آن عالم هم وجود دارد و لکن ماده در آنجا نیست. صورت مردمان برزخی رنگ و اندازه مشخصی دارد و در آنجا خوشحالی و مسرّت و غضب و نگرانی هست در آ‌نجا نور هست و لکن آنجا ماده نیست[1].

شب اول قبر

2. در بعضی از روایات از همین حیات برزخی به«عالم قبر» تعییر شده است. در روایتی است که از امام صادق ـ علیه السّلام ـ پرسیدند: برزخ چیست آن حضرت فرمود: قبر از هنگام مرگ آدمی است تا روزی که قیامت می شود[2].


ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ جمعه 91 فروردین 18 توسط محمد



((آخر یقایل به الاول ، و یعبّر بالدار الاخرة النشاة الثانیه، کما یعبّر بالدار الدنیا عن النشأة الاولی))[مفرادت راغب].«آخر» مقابل «اول» است ، و به حیات پس از مرگ «دار آخرة» گفته شده است. از آنجا که حیات آخرت پس از حیات دنیاست ، به «آخرة» گفته شده است.

آخرت در قرآن

در قرآن کریم ، تعبیرات گوناگونی درباره ی آخرت آمده است ؛ از جمله: یوم الآخر ، دار الآخرة ، ثواب الآخرة ، لقاء الآخرة ، عذاب الآخرة ، لاجرالآخرة ، نشأة الآخرة ، حرث الآخرة ، نکال الآخرة .
درباره ی ثواب آخرت می فرماید: ((فآتا هم الله ثواب الدنیا و حسن ثواب الآخرة و الله یحب المحسنین))[آل عمران/148]: پس خدا پاداش این جهان (به یاری و پیروزی ) و پاداش نیکوی آن جهان به آنان بداد و خدا نیکوکاران را دوست دارد.


ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ جمعه 91 فروردین 18 توسط محمد


با کلیک بر روی 1+ ما را در گوگل محبوب کنید