دینی - رهبرم سید علی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

                           رهبرم سید علی


آدمی همان طور که در ناحیه تن و جسم خود ممکن است به یک رشته عوارض‏ خوب و بد دچار شود ، در ناحیه روح و روان خود نیز گاهی مبتلا به یک رشته‏ عوارض و حوادث مشابه می‏گردد هر چند در بسیاری از جهات ، تن و روح با یکدیگر تفاوت دارند ، مثلا تن حجم و وزن دارد و روح حجم و وزن ندارد ، اگر اندکی غذا وارد بدن بشود بر وزن بدن اضافه می‏شود و اما اگر یک جهان‏ دانش و معلومات پیدا کند ذره‏ای بر وزن و سنگینی او افزوده نمی‏شود .

یاد خدا

ظرفیت تن و جسم محدود است و ظرفیت روح نامحدود هر یک لقمه غذا که‏ آدمی بخورد به همان اندازه معده‏اش پر می‏شود تا تدریجا به کلی سیر می‏گردد و از فروبردن یک لقمه دیگر عاجز است و تا وقتی که آن غذا از معده نگذرد جایی برای غذای جدید نیست .
بر خلاف معده ، ظرفیت غذایی معنوی روح سیر شدنی و پر شدنی نیست ، هر اندازه بیشتر معلومات کسب کند برای کسب‏ معلومات دیگر آماده‏تر و گرسنه‏تر می‏شود و می‏گوید خدایا بر علم من بیفزای‏
، چنین نیست که باید معلومات اولی خود را فراموش کند و ظرف روح خود را از آنها خالی کند تا بتواند معلومات جدیدی فراگیرد .
علی علیه السلام می‏فرماید :
" هر ظرفی به واسطه ریختن چیزی در آن از وسعتش کاسته می‏شود مگر ظرف‏ علم که هر اندازه بیشتر بریزند وسیع‏تر و با گنجایش تر می‏گردد " .

ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ یکشنبه 91 فروردین 13 توسط محمد



حجة الاسلام والمسلمین آقاى حاج نظام الدینى اصفهانى رحمه الله علیه نوشته اند:

روزى منزل حاج عبدالغفور یکى از حاجى هاى موجه و ملازم آیة اللّه حاج سید محمد تقى فقیه احمد آبادى صاحب کتاب شریف « مکیال المکارم فى فوائد الدعاء للقائم علیه السلام » بودم ، یکى از رفقاى ایشان به نام حاج سیّد یحیى مشهور به پنبه کار گفت : برادرم را که مدتى بود فوت نموده در خواب دیدم با وضع و لباس خوبى که موجب شگفتى بود.

گفتم : داداش دیگر آن دنیا کلاه چه کسى را برداشتى ؟

گفت : من کلاه کسى را بر نداشتم .

امام حسین (ع)

گفتم : من تو را مى شناستم این لباس و این موقعیت از آن تو نیست .

گفت : آرى دیشب شب اول قبر مادر قبرکن بود . آقا سیدالشهدا (ع) به دیدن آن زن تشریف آوردند و فرمودند: به کسانى که اطراف آن قبر بودند خلعت ببخشند و من هم از آن عنایات بهره مند شدم بدین جهت از دیشب وضع و حال ما خوب شده و این لباس فاخر را پوشیده ام .

از خواب بیدار شدم نزدیک اذان صبح بود، کارهاى خود را انجام داده و حرکت کردم براى تخت فولاد (قبرستان تاریخى و با عظمت اصفهان) . براى تحقیقات سر قبر برادرم رفتم ، بعضى قرآن خوانها کنار قبرها قرآن مى خواندند، از قبرهاى تازه پرسش کردم ، قبر مادر قبرکن را معرفى کردند، گفتم : کى دفن شده ؟ گفتند: دیشب شب اول قبر او بوده است . متوجه شدم تاریخ با گفته برادرم در خواب مطابق است .

رفتم نزد آقاى قبرکن در تکیه مرحوم آیة اللّه آقا میرزا ابوالمعالى (استاد مرحوم آیة اللّه العظمى بروجردى و صاحب کرامات عجیبه) که محاذى قبر آن زن بود ، احوالپرسى نمودم و از فوت مادرش سؤال کردم ، گفت : دیشب اول قبر او بود.

گفتم : روضه خوانى مى کرد؟ روضه خوان بود؟ کربلا مشرف شده بود؟

گفت : خیر ، سؤال کرد: این پرسشها براى چیست ؟

خواب خود را گفتم ، گفت : هر روز زیارت عاشورا مى خواند.






نوشته شده در تاریخ شنبه 91 فروردین 12 توسط محمد
طبقه بندی: دینی



موعظه‎ای از امام باقر علیه السلام

محمد بن منکدر، از دانشمندان اهل تسنن می‎گوید: روزی در هوای بسیار گرم به حومه شهر مدینه رفتم، در بین راه به محمد بن علی (امام باقر علیه السلام) برخوردم (که برای سرکشی به املاک خود بیرون آمده بود). دو تن از کارگرانش، وی را همراهی می‎کردند. با خود گفتم: یکی از بزرگان قریش در این هوای گرم برای به دست آوردن دنیا بیرون آمده! می‎روم و او را موعظه می‎کنم!

نزدیک رفتم و سلام کردم، نفس زنان و عرق‎ریزان پاسخ داد. به او گفتم: خداوند امورتان را اصلاح کند، شما، یکی از بزرگان قریش، در این هوای گرم برای طلب دنیا بیرون آمده‎اید، اگر هم اکنون مرگ شما فرا رسد چه خواهید کرد؟!

آن جناب دست از دوش کارگرانش برداشت، روی پا ایستاد و فرمود: به خدا! اگر در همین حال مرگم فرا رسد، در حال فرمانبرداری خداوند به سویش شتافته‎ام. من کار می‎کنم تا در زندگی نیازمند امثال تو نباشم! زمانی باید از مرگ بترسم که در حال معصیت و نافرمانی خداوند، بر من درآید.

(محمد بن منکدر می‎گوید) بعد از شنیدن این پاسخ (متین و قانع کننده) از حضرت، گفتم: خدایت رحمت کند! می‎خواستم شما را موعظه کنم اما شما مرا موعظه کردید.(1)

 

اَلکادُّ عَلی عِیالِهِ کَا المُجاهِدِ فِی سَبیلِ الله. (2)

کسی که برای گذران زندگی (خود و) عیالش تلاش می‎کند همانند مجاهد در راه خداست.

امام صادق علیه السلام

 

1- ارشاد مفید، ج 2، صص 159 – 160.

 

2- وسائل الشیعه، ج 12، ص43/ المحجة البیضاء، ج 3، ص 143.

 

جلوه‎های تقوا، ج 3، محمدحسن حائری یزدی .






نوشته شده در تاریخ شنبه 91 فروردین 12 توسط محمد
طبقه بندی: دینی



حکم خرید و فروش چک
سوال: خرید و فروش چک و فروش چک به مبلغ کمتر از مبلغ مندرج در چک بانکی چه صورت دارد؟ البته چکی که مثلا مربوط به دو ماه دیگری باشد.


حضرت آیة الله خامنه ای:

خرید و فروش چک به مبلغ کمتر از چک به شخص ثالث ربا و حرام است.

حضرت آیة الله سیستانی:

اگر نویسنده چک واقعا بدهکار آن کسی باشد که چک برای او نوشته است فروش آن به مبلغ کمتر اشکال ندارد، ولی اگر برای کمتر فروختن نوشته باشد جایز نیست.

حضرت آیة الله صافی گلپایگانی:

خرید و فروش خود چک صحیح نیست چون خود چک مدرک است، و مالیت ندارد ولی اگر چک صوری نباشد یعنی دارنده چک واقعا از کسی طبق چک طلب دارد می تواند طلب خود را به دیگری به کمتر بفروشد.

حضرت آیة الله فاضل لنکرانی:

اگر چک سند بدهی فرد ثالثی باشد اشکال ندارد.

حضرت آیة الله مکارم شیرازی :

در صورتی که چک دوستانه نباشد بلکه سند بدهکاری واقعی باشد مانعی ندارد.






نوشته شده در تاریخ شنبه 91 فروردین 12 توسط محمد
طبقه بندی: دینی



سوال: همانطور که مستحضرید یکی از سنت های ملی ملت ایران برپایی عید نوروز است که پیرایه هایی نیز برای آن قرار داده شده که از جمله مراسم چهارشنبه سوری و سیزده بدر است که در طول سالهای اخیر برپایی این مراسم ها علاوه بر بجا گذاشتن تلفات و خسارات جانی و مالی، موجب هتک حرمت مسائل شرعی شده و به ویژه در روز سیزده بدر در صحراها و بیابان ها برخی علاوه بر اختلاط محرم و نامحرم به رقص و پایکوبی و انجام برخی محرمات دیگر می پردازدند. از آنجایی که متاسفانه روز به روز این گونه سنت ها در حال رواج است خواهشمند است نظر مبارک را در مورد این عید پیرایه های آن بیان فرمائید تا متدینین وظیفه خود را در قبال آن بدانند قبلا از ارائه طریق حضرتعالی سپاسگزارم.

حکم شرعی 13 بدر رفتن

حضرت آیة الله خامنه ای:

در اصل عید و عید گرفتن اشکالی نیست ولی باید از کارهای حرام احتراز شود.

 

حضرت آیة الله صافی گلپایگانی:

رقص و اختلاط محرم و نامحرم در هر روز و هر جا حرام است خواه در عید نوروز باشد یا سیزده یا غیر اینها و همچنین هر عملی که موجب هتک حرمت اسلام باشد و همچنین آتش بازی در چهارشنبه سوری و یا هر وقت دیگر، و شخص مسلمان باید اسلام را بر همه شوون و مراسم مقدم بدارد و آنچه که ایرانیان قبل از اسلام به عناوین مذکوره بنام مراسم ملی و غیره انجام می داده اند محکوم اسلام است و اسلام بر آن خط بطلان کشیده کسی که مجددا بخواهد تحت هر نامی و عنوانی آن را احیاء کند برخلاف وظیفه اسلامی خود عمل کرده است.

 

حضرت آیة الله مکارم شیرازی:

عید نوروز مراسم و جنبه های مثبتی دارد مانند پاک سازی منازل و صله رحم و دید و بازدید و امثال اینها که از نظر شرع مقدس اسلام خوب است ولی از مراسم خرافی مانند شب چهارشنیه  سوری و سیزده بدر سزاوار است اجتناب شود.

 

حضرت آیة الله فاضل لنکرانی:

عید فی حد نفسه مانعی ندارد ولی انجام محرمات شرعی در هیچ حال و تحت هیچ عنوان جایز نیست و مسلمانان و مومنان باید از کار حرام همواره اجتناب کنند و در این گونه موارد نهی از منکر کنند.

 

حضرت آیة الله تبریزی:

فعل حرام حرام است و فعل حلال حلال است چه در عید نوروز و چه در غیر آن و تکلیف دیگران است که در این موارد امر به معروف و نهی از منکر کنند.






نوشته شده در تاریخ شنبه 91 فروردین 12 توسط محمد
طبقه بندی: دینی



رُوِیَ عَن عَلیٍّ عَلیه السّلام  قال:

اَلمُؤمِنُ دَأبُهُ زِهادَتُهُ وَ هَمُّهُ دِیانَتُهُ وَ عِزُّهُ قناعَتُهُ وَ جِدُّهُ لِآخِرَتِهِ ، قَد کَثُرَت حَسَناتُهُ وَ عَلَت دَرَجاتُهُ

 ما در باب اوصاف مؤمن روایات متعدده داریم که اوصاف متعدده ای هم برای مؤمن نقل می کنند که انسان با توجّه به این اوصاف خودش می تواند تشخیص بدهد که مؤمن هست یا نیست. در این روایت که از امیرالمؤمنین علیه السلام منقولست حضرت چند صفت را برای مؤمن می فرمایند.

مشخصات یک مومن چیست؟

اوّل: المؤمن دأبُهُ زِهادَتُه .

ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ شنبه 91 فروردین 12 توسط محمد



نحوه برخورد با سالمندان در سیره ائمه علیهم السلام

نحوه برخورد با سالمندان در سیره ائمه علیهم السلام

رسول خدا(صلی الله علیه و آله) مى فرماید: «وجود پیران سالخورده باعث برکت و افزایش رحمت و نعمتهاى الهى است.»

سالمندان با عمرى تلاش و تجربه به مرحله اى رسیده اند که نیازمند احترام و محبت هستند. تکریم آنها مصداق تعظیم شعائر اسلامى و موجب تحکیم ارزش ها و روابط اجتماعى است. یعنى درست همانطور که فرزندان در سطوح مختلف سنى نیازهاى روحى متفاوتى دارند و والدین و مربیان در راستاى تربیت و بارورى استعدادهاى آنها باید از شیوه هاى رفتارى صحیح استفاده کنند، بزرگسالان نیز نیازمند قدردانى و سپاسگزارى از زحمات گذشته خود از سوى فرزندان اطرافیان مى باشند.

 

در مکتب اسلام، سالخوردگان و سالمندان از موقعیت و جایگاه ویژه اى برخوردارندچنانکه در روایات ما آمده است:

1) در مورد ارزش معنوى ـ اجتماعى آنان :

رسول خدا(صلی الله علیه و آله) مى فرماید: «وجود پیران سالخورده باعث برکت و افزایش رحمت و نعمتهاى الهى است.»(نهج الفصاحه،ص222،کلمه ی 1110)

 
ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ جمعه 91 فروردین 11 توسط محمد




شخصیت انسان مؤمن باید شخصیت گناه‌گریز باشد. در اصطلاح روایات به گناه گریزی، «ورع» گفته می‌شود که بهترین نوع آن «اَلْوَرَعُ فِی الْخَلََواتِ» است. این که انسان در خلوت‌ها، خود را از گناه نگاه دارد، بهترین نوع ورع است.

داستان حمام منجاب

این شخصیت به آسانی شکل نمی‌گیرد، بلکه عوامل متعدّدی باید دست به دست هم بدهند تا چنین حالتی در انسان ایجاد شود. یکی از این عوامل، «مراقبه» است. مرتبه اوّل مراقبه نیز این است که خداوند را در همه حال حاضر و ناظر ببینیم. در مرتبه بعدی، می‌بایست خود را در محضر خدا ببینیم و در گام بعد باید کاری که فقط برای خداست، انجام دهیم و از غیر خدا بپرهیزیم.

کرامت نفس، یک نوع روحیّه و حالت نفسانی است که از درون، انسان را با شرافت نگاه می‌دارد. برخی انسان‌ها بسیار ارزان و کم‌قیمت هستند و زود به گناه می‌افتند. آن‌ها، این کرامت را در وجود خود نشناخته‌اند.

راه خدایی و راه بی‌خدایی با هم جمع نمی‌شود. ممکن است انسان روزهای اوّل و دوّم گمان کند که خدا و خرما، هر دو را دارد، ولی سرانجام در خواهد یافت که مسیرها جداست. هنگامی که آدمی غیر خدا را به کارهای خود راه داد، به طور تدریجی از مسیر قرآن و اهل‌بیت (علیهم السلام) جدا خواهد شد. برخی از افرادی که سنگ تمدّن غرب را به سینه می‌زنند و به امام حسین (علیه السلام) و برنامه‌هایش توهین می‌کنند، از همان ابتدا انسان‌های نانجیبی نبوده‌اند. بسیاری سابقه انقلابی و فعّالیت در مسجد و حسینیه داشته‌اند. ما اکنون از نام اباعبدالله (علیه السلام) لذّت می‌بریم؛ امّا وقتی گناه کردیم، آهسته آهسته از راه او جدا می‌شویم. این به اختیار خود ماست. از آغاز اگر «نه» بگوییم، کار آسان می‌شود.

ما مسلمان هستیم و چیزهایی داریم که برخی، از آن‌ها بی‌بهره‌اند و می‌خواهند ما هم آن‌ها را از دست بدهیم. از این رو باید برای آن چه که خداوند به ما عطا کرده است، ارزش قائل باشیم. باید توفیق حضور در جلسه روضه امام حسین (علیه السلام) و گریه بر آن حضرت را قدر بدانیم. اگر این طور شد، ممکن است روزی حضور امام عصر (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) را حس کنیم.

راه خدایی و راه بی‌خدایی با هم جمع نمی‌شود. ممکن است انسان روزهای اوّل و دوّم گمان کند که خدا و خرما، هر دو را دارد، ولی سرانجام در خواهد یافت که مسیرها جداست. هنگامی که آدمی غیر خدا را به کارهای خود راه داد، به طور تدریجی از مسیر قرآن و اهل‌بیت (علیهم السلام) جدا خواهد شد.

فردی می‌گوید از امام (علیه السلام) پرسیدم: «منظور از آیه«إِلَّا مَنْ أَتَی اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ»؛1 مگر کسی که با قلب سلیم به سوی خدا بیاید، چیست؟» فرمود:

«اَلْقَلْبُ السَّلیِمُ الَّذِی یَلْقی رَبَّهُ وَ لَیْسَ فیهِ أَحَدٌ سِواهُ»؛2

دل سالم، آن دلی است که نزد خدا آید و جز او درآن نباشد.
داستان حمام منجاب

اگر به گناه آلوده شدیم، اثر آن به صورت ناگهانی از دلمان بیرون نمی‌رود. مرحوم شیخ عبّاس قمی (رضوان الله تعالی علیه)، در کتاب «منازل الاخره» داستان زیبایی را نقل می‌کند. می‌فرماید:

شخصی جلوی خانه‌اش نشسته بود. زنی آمد و پرسید:

ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ جمعه 91 فروردین 11 توسط محمد



نمونه وسوسه های شیطانی

 

شیطان اولین کسی که لواط را یاد داد
 

در بحارالانوار، روایتی از امام باقر(ع) نقل کرده که می فرماید: در زمان قوم لوط، شیطان به صورت یک جوان زیباروی به پیش قوم لوط رفت و از آنان خواست که با او لواط کنند (چون اگر شیطان می خواست با آنان لواط کند، قبول نمی کردند) ایشان هم این عمل را با او انجام دادند و دیدند خیلی لذت بخش است، در نتیجه عمل شنیع لواط را یاد گرفتند و پس از آن در میان ایشان رایج شد تا آنجا که زنان خود را ترک کردند و به جوانان زیباروی بسنده می کردند و هر میهمانی هم که به شهر وارد می شد با او چنین می کردند تا اینکه خداوند توسط ملائکه عذاب، شهرشان را واژگون کرد.
اکنون نیز دنباله روهای قوم لوط در انگلستان و امریکا و بعضی کشورهای دیگر عمل شنیع لواط را در کشورشان قانونی کرده اند و به جای ازدواج با زنان، ازدواج مردان با مردان و همجنس بازی را رایج کرده اند که نتیجه این عمل زشت، بیماری مهلک و کشنده ایدز است و تا این عمل شنیع وجود دارد، بیماری ایدز و بیماری های مشابه نیز وجود خواهد داشت. اینان خیال کرده اند خداوندی که آن همه برای انسان ارزش قائل است و قتل یک انسان بی گناه را به منزله قتل همه مردم می داند، بی جهت شدیدترین مجازات را برای لواط دهنده و لواط کننده در نظر گرفته است، همانند سوزاندن، از کوه پرتاب کردن، زیر دیوار قرار دادن و دیوار را به رویش خراب کردن و با شمشیر گردن زدن. آری خداوند می خواهد کسی مرتکب این عمل نشود و اگر شد باید از بین برود تا ریشه فساد از بین برود و جامعه بشری دچار بیماری های لاعلاج ایدز و امثال ذلک نشود اما بشر جاهل و نادان این کار خلاف را قانونی می کند آن وقت در علاج بیماری ایدز مانند خر فرو رفته در گل می ماند. خداوند که دستور از بین رفتن و قتل لواط کننده و لواط دهنده را می دهد در واقع می خواهد مانند دکتر حاذق و ماهری این ماده فساد و این غده سرطانی را از جامعه بشری بردارد. به امید روزی که همه انسانها این واقعیت را بفهمند و درک کنند و از عواقب این عمل خطرناک مصون و محفوظ بمانند.(1)
وسوسه شیطان در وضو گرفتن
یکی از مسلمانان، در وضو گرفتن وسوسه داشت، چندین بار اعضای وضو را می شست، ولی به دلش نمی چسبید و آن را نادرست می خواند و تکرار می کرد.
عبدالله بن سنان می گوید: به حضور امام صادق(ع) رفتم و از او یاد کردم و گفتم: با این که او یک مرد عاقل است، در وضو وسوسه می کند.
امام صادق(ع) فرمود: این چه عقلی است که در او وجود دارد، با اینکه از شیطان پیروی می کند؟!
گفتم: چگونه از شیطان پیروی می کند؟
فرمود: از او بپرس، این وسوسه کاری از کجا به او روی می آورد؟
خود او جواب خواهد داد که: «از کار شیطان است».(2)

وسوسه دیگری در وضو
 

در زمانی که مرحوم آیت الله بروجردی(ره) در حوزه علمیه اصفهان مشغول تحصیل بودند. استاد معظم له مطلع می شود که یکی از شاگردان در وضو مبتلا به وسوسه شده است. بدون آنکه مستقیماً چیزی بفرمایند دستور می دهند تا کسانی که می خواهند در درس من حضور یابند، موظفند با وضو شرکت نمایند. و اضافه می کنند که لازم نیست آن وضو در نظرخودشان صحیح باشد، همین که مانند افراد متدین و آگاه وضو بسازند کافی است. شخصی که شیطان وضو را برایش به صورت مشکلی درآورده بود، برای اینکه بتواند سر ساعت در جلسه درس حاضر شود، ناچار مانند دیگران وضویی ساخته و در درس شرکت می نمود. پس از آنکه این برنامه- وضو را مانند دیگران گرفتن- جا می افتد آن استاد بزرگوار به بعضی از دوستان آن آقا می فرمایند: این رفیقتان را تنها نگذارید تا وضو را اعاده نمایند، بلکه با همان وضو که سریع برای شرکت در درس گرفته وادار کنید نماز بخواند. به همین ترتیب آشنایان او مواظب بودند تا دیگر وضوی با وسوسه نگیرد. و بالاخره آن شخص پس از چندی به لطف حق از آن وضع نجات پیدا می کند.

وسوسه شیطان در عبادت
 
ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ جمعه 91 فروردین 11 توسط محمد



مرحوم آیةالله بهجت رضوان‌الله تعالی علیه، نوعی از دعا را معرفی فرمودند که در مستجاب شدن آن تردیدی نیست.

آیةالله بهجت

 این عارف جلیل‌القدر، رحمةالله علیه، در پاسخ به سوالی فرمودند: برخی گمان می‌کنند که دعا، کار پیرزن‌ها و پیرمردها و عجزه [ناتوانان] است، آنها که نمی‌توانند در میدان جنگ و جهاد شمشیر بزنند؛ ولی معلوم می‌شود مساله از این بالاتر است! در روایت درباره شرایط استجابت دعا آمده است: “من دعا و هو لایحس سوی الاجابة استجیب له”، یعنی هر کس دعا کند و جز اجابت احساس نکند، دعایش مستجایب می‌شود.

ایشان در ادامه می‌فرمایند: گویا حالتی در ما پیدا شده شبیه به یاس از اجابت، که دعای ما فقط به زبان و لقلقه‌ی لسانی است؛ نه دعای برخاسته از دل مطمئن و امیدوار به اجابت. قلب متیقن و دل شکسته‌ای می‌خواهد که دعایش مثل تیر به هدف برسد، به گونه‌ای که دعا کنیم و اجابت آن را بفهمیم و یا حداقل به ما وعده‌ی استجابت آن را بدهد، ولو بعد از چهل سال، همچنان که درباره حضرت یعقوب علیه‌السلام ظاهرا دارد [محقق شد].

بنابراین فرموده حضرت‌ آیةالله بهجت، آن دعایی مستجاب است که دعاکننده در آن مطمئن به اجابت باشد و این امر به قول ایشان قلب متیقن و دل شکسته می‌خواهد.

(کتاب پرسش‌های شما و پاسخ‌های آیةالله بهجت، جلد دوم)






نوشته شده در تاریخ جمعه 91 فروردین 11 توسط محمد
طبقه بندی: دینی


با کلیک بر روی 1+ ما را در گوگل محبوب کنید