اردیبهشت 91 - رهبرم سید علی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

                           رهبرم سید علی


حضرت علی علیه السلام

درحدیثی داریم اگر تمام باغها قلم ودریاها مرکب وجنیان حسابگر و انسانها نویسنده شوند توان برشماری برتری های علی بن ابی طالب علیه السلام را نخواهند داشت (مناقب خوارزمی) و اینکه پیامبر در روز غدیر این چنین گفتند که "ای مردمان! هر آینه برتری های علی نزد خدای عز و جل بیش از آن است که من یکباره برشمارم پس هر کس از مقامات او خبر داد و آن ها را شناخت او را تصدیق و تأیید کنید.

ما در بررسی کمالات یک انسان به دو مفهوم کرامت و فضیلت برخورد می کنیم که گاهی ممکن است این در مفهوم با هم قاطی شود. کرامت ویژگی هایی است که هرفرد به اختیار توسط انجام عبادات کسب می کند ولی فضیلت در واقع نعمتهایی است که از طرف خدا به اشخاص عطا می شود و میزانش در افراد مختلف متفاوت است.

اما در کل ویژگی بسیار مهمی که فضیلتها دارند انکار یا ناپذیری آنها حتی از طرف دشمنان است.

یعنی یک فرد هر چقدر هم با کسی دشمن باشد، بغض و کینه داشته باشد، هرگز نمی تواند منکر فضیلتهای آن شخص شود. کما اینکه عمر که دشمنی اش با علی علیه السلام کاملا محرز است بارها و بارها اعلام کرد لولا علی مهلک العمر چون نمی توانست منکر فضیلت علم و دانش امیرمؤمنین شود و یا معاویه هنگام شنیدن خبر شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام گفت: با مرگ علی بن ابی طالب علیه السلام بساط علم و دانش بر چیده شد.

شاید برای ما که فقط فکرمی کنیم گفتن فضایل علی علیه السلام مختص شیعه هاست جالب باشد که بدونیم اکثر بزرگان جهان و پیروان دیگر ادیان نیز به فضایل علی علیه السلام اعتراف می کنند به عنوان نمونه حرج جرداق دانشمند مسیحی لبنانی می گوید:

ای دنیا! چه می شد اگرهمه نیروهایت را در هم می فشردی و دوباره شخصیتی مانند علی با آن عقل، قلب، زبان وشمشیر نمودار می کردی؟

یکی از فضیلتهای خاص حضرت علی علیه السلام فضیلتی است که ایشان و 12 معصوم دیگر با پیامبردر آن فضیلت شریکند و اون خلقت نوری حضرت علی علیه السلام است.


ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ جمعه 91 اردیبهشت 15 توسط محمد



www.living.parsiblog.com

از تولد تا بعثت

تولد حضرت محمد ( ص) بنابر بسیاری از روایات در 17 ربیع الاول عام‌الفیل ( 570 م ) ، یا به روایتی 12 همان ماه در تقویم عربی روی داد . پدر پیامبر‌(ص)‌، عبدالله فرزند عبدالمطلب و مادرش آمنه دختر وهب و هر دو از قبیلة بزرگ قریش بودند ؛ قبیله‌ای که بزرگان آن از نفوذ فراوانی در مکه برخوردار بودند و بیشتر به بازرگانی اشتغال داشتند . عبدالله ، پدر پیامبر (ص) اندکی پیش از تولد فرزندش برای تجارت با کاروانی به شام رفت و در بازگشت بیمار شد و درگذشت . بنابر رسمی که در مکه رایج بود ، محمد (ص) را به زنی به نام حلیمه سپردند تا در فضای ساده و پاک بادیه پرورش یابد . وی 6 ساله بود که همراه مادر برای دیدار خویشان به یثرب ( مدینه ) رفت‌، اما آمنه نیز در بازگشت ، بیمار شد و درگذشت و او را در ابواء ـ نزدیک مدینه ـ به خاک سپردند. محمد ( ص) از این پس در کنف حمایت جدش عبدالمطلب قرار گرفت ، اما او نیز در 8سالگی وی درگذشت و سرپرستی محمد ( ص) بر عهدة عمویش ابوطالب گذارده شد. ابوطالب در سرپرستی برادرزاده اش کوششی بلیغ می کرد . در سفری تجارتی به شام او را با خود همراه برد و هم در این سفر ، راهبی بَحیرا نام ، نشانه های پیامبری را در او یافت و ابوطالب را از آن امر مطلع ساخت. از وقایع مهم پیش از ازدواج پیامبر ( ص ) ، شرکت در پیمانی به نام « حلف الفضول » است که در آن جمعی از مکیان تعهد کردند « از هر مظلومی حمایت کنند و حق او را بستانند » . پیمانی که پیامبر (ص) بعدها نیز آن را می‌ستود و می‌فرمود اگر بار دیگر او را به چنان پیمانی باز خوانند ، به آن می‌پیوندد.

شهرت محمد (ص) به راستگویی و درستکاری چنان زبانزد همگان شده بود که « امین » لقب گرفت و همین صداقت و درستی توجه خدیجه دختر خویلد را جلب کرد و او را با سرمایة خویش برای تجارت به شام فرستاد ؛ سپس چنان شیفتة درستکاری « محمد امین‌» شد که خود برای ازدواج با وی گام پیش نهاد ، در حالی که بنابر مشهور ، دست‌کم 15 سالی از او بزرگ‌تر بود . خدیجه برای محمد ( ص ) همسری فداکار بود و تا زمانی که حیات داشت ، پیامبر همسر دیگری برنگزید . او برای پیامبر ( ص ) فرزندانی آورد که پسران همگی در کودکی در گذشتند و در میان دختران ، از همه نامدارتر ، حضرت فاطمه‌( ع) است . از جزئیات این دوره از زندگی پیامبر ( ص) تا زمان بعثت آگاهی چندانی در دست نیست ؛ جز آنکه می دانیم نزد مردمان به عنوان فردی اهل تأمل و تفکر شناخته شده ، و از خوی و رفتارهای ناپسند قوم خود سخت ناخشنود بود . از آداب و رسوم زشت آنان چشمگیرتر از همه بت پرستی بود و پیامبر (ص) از آن روی بر می‌تافت . محمد (ص) اندکی پیش از بعثت ، دیر زمانی را به تنهایی در غار حرا، در کوهی نزدیک مکه به سر می‌برد و زمان را به خاموشی و اندیشه می‌گذرانید.

از بعثت تا هجرت

ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ جمعه 91 اردیبهشت 15 توسط محمد



ای آنکه روز اول با من تو آشنایی                      سائل به در نشسته تا در بر او گشایی

آیا شود ببینم روزی ز در در آیی                         با یک نگه به پایت سازی مرا فدایی

ای لاله بهاری تنها تویی حبیبم                           یک قطره بر جمالت آیا شود نصیبم

ترسم نیایی و من از کف دهم شکیبم                   ترسم دهد زمانه آخر  مرا فریبم    

مردم ز درد هجران کو مرهم و دوایی                    یابن الحسن کجایی مُردم از این جدایی

هر شب به صفحه دل نقش تو را کشیدم                اما گُل ِرخت را یک لحظه هم ندیدم

باجان و دل غمت را بر جان و دل خریدم                 آیا شود ببینم روزی به تو رسیدم   

مخمور جام عشقم ساقی بده نوایی                      یابن الحسن کجایی کی میشود بیایی      

طاق دو ابروی تو شد قبله نمازم                            پرده ز رخ بگیر و کن آشنا به رازم    

دیدار روی ماهت گشته همه نیازم                         از دوری رخ تو بنگر به سوز و سازم  

توبه شکن شدم من از بسکه با وفایی                    یابن الحسن کجایی مُردم از این جدایی 


اللهم کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً


ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 91 اردیبهشت 14 توسط محمد



شأن ومنزلت آیة الکرسی


پیامبر اکرم(ص) آیة الکرسی را با عظمت ترین و سید آیات قرآن کریم دانسته است. ائمه معصومین(ع) در روایات به طور گسترده و در زمان ها و مکان های گوناگون به تلاوت آن سفارش کرده اند و آن را همواره مانند تابلوی زیبایی فراروی انسان قرار داده اند. همه سوره ها در قرآن کریم، دارای نام هستند. مانند: سوره بقره، آل عمران، مائده و… اما غالباً آیات سوره ها اسم خاصی ندارند و تنها با شماره از آنها یاد می شود. مانند: آیه چهار سوره بقره یا آیه ده سوره آل عمران. فقط برخی از آیه ها به لحاظ نوعی ویژگی، دارای نام مخصوصی هستند. مانند: آیه نور ، ملک، شهادت، دِین و… و از آن جمله: آیه 255 از سوره بقره است که با عنوان آیة الکرسی خوانده می شود.آیةالکرسی نام یک آیه است که با اَللّهُ لا اِلهَ اِلاّ هُوَالحَی القَیوم آغاز و با هُوَالعَلی العَظیم پایان می یابد و دو آیه بعد از آن جزء آیةالکرسی نمی باشد، هر چند در برخی از موارد به خواندن آنها همراه آیةالکرسی تأکید شده است. در روایت آمده است که: آیةالکرسی پنجاه کلمه و در هر کلمه پنجاه برکت است و در آیه یاد شده تا علی العظیم، پنجاه کلمه می باشد. همچنین استفاده از تعبیر آیةالکرسی به جای آیات الکرسی، روشن می سازدکه تنها یک آیه منظور بوده است و از سوی دیگر لفظ الکرسی نیز فقط در آیه اول آمده است، به علاوه آن که در مواردی که منظور، خواندن هر سه آیه بوده است، گفته اند: آیةالکرسی و دو آیه بعد از آن را بخوانید. بنابراین آیةالکرسی تنها یک آیه است و در بین آیات، دارای نام مخصوص به خود می باشد .



ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 91 اردیبهشت 14 توسط محمد



آیا می دانید!!

آیا می دانید لفظ جلاله (الله) به تعداد 2816 بار در قران کریم تکرار شده است.
آیا می دانید تنها زنی که در قران کریم ملقب به (صدیقه ) شده است حضرت مریم علیها السلام میباشد.سوره مائده
آیا میدانید تنها آیه ای که در ان سه کتاب اسمانی (تورات و انجیل و قران)بطور پیاپی ذکر شده است ,آیه 111 سوره مبارکه توبه می باشد.
آیا میدانید نام مسجد الحرام 15 بار در قران کریم ذکر شده است.
آیا می دانید تنها آیه ای که در ان ,چهار لقب از القاب و اوصاف قران گرد امده,آیه 57 سوره مبارکه یونس میباشد.
آیا میدانید تعداد سوره های مکی 86 سوره و تعداد سوره های مدنی 28 سوره می باشد.
آیا می دانید تنها سوره ای که تمامی آیاتش ,خطاب بشر به خداوند است,سوره حمد می باشد.
آیا می دانید حضرت داوود علیه السلام پیامبری است که قاری بهشتیان است.
آیا می دانستید لقب مشور حضرت عیسی علیه السلام یعنی  (مسیح) 11بار در قران مجید اورده شده است.
آیا می دانید قوم یهود حضرت عزیر علیه السلام را فرزند خداوند می دانستند.
آیا می دانید تنها صحابی پیامبر که در فران نامش اورده شده زید(بن حارثه)می باشد.(احزاب/37)
آیا می دانید آخرین پیامبری که وارد بهشت می شود حضرت سلیمان علیه السلام می باشد.(بحار الانوار74/14و ج 107/73)
آیا می دانید آیات زیر آیات بی نقطه در قران کریمند:(طه/1)(طور/1)(معراج/25)(بلد/3)(عصر/1)(اخلاص/2)
آیا می دانید در ایه 23 سوره مبارکه نوح نام 5 بت وجود دارد؟(ود/سواع/یغوث/یعوق/نسر)
آیا می دانید در ایه 163 سوره مبارکه نساء نام یازده پیامبر تصریح شده است.






نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 91 اردیبهشت 14 توسط محمد
طبقه بندی: قرآن



برهنگی و بی‌حجابی، دامی شیطانی

«یَا بَنِی آدَمَ لاَ یَفْتِنَنَّکُمُ الشَّیْطَانُ کَمَا أَخْرَجَ أَبَوَیْکُم مِّنَ الْجَنَّةِ یَنزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِیُرِیَهُمَا سَوْءَاتِهِمَا إِنَّهُ یَرَاکُمْ هُوَ وَقَبِیلُهُ مِنْ حَیْثُ لاَ تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّیَاطِینَ أَوْلِیَاء لِلَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ»
ای فرزندان آدم! مبادا شیطان، شما را بفریبد، آن‌چنان که پدر و مادر شما را از بهشت، بیرون راند، لباسشان را از تنشان بیرون آورد، تا عیب و عورتشان را به آنها بنمایاند. مسلماً او و گروه وابسته به او، شما را از جایی و یا به گونه‌ای می‌بینند که شما، آنها را نمی‌بینند. ما شیاطین را اولیاء و همکاران کسانی قرار دادیم که ایمان نمی‌آورند.[سوره اعراف: 27.]
یکی از مهمترین دامهای شیطان و اولیاء شیطانی، کندن لباس و کشف حجاب و پوششی است که خداوند، برای آدمیان فرستاده؛ زیرا لباس و حجاب، وسیله‌ایست برای آراستن انسان به زینت عفت و حیا، تقوی و پاکدامنی و وقار و شخصیت. و شیطان، می‌کوشد تا با وسوسه و وارونه جلوه دادن حقایق، حجاب و پوشش را زشت و کشف حجاب و برهنه ساختن اندام را زیبا و جاذب، جلوه دهد؛ و با گرفتن حیا و تقوایشان، بر آنان مسلط شود. چنانکه اولیاء شیطانی و استعمارگران فرانسه، برای تسلط بر الجزایر به این نتیجه رسیده بودند که:
 «اگر بخواهیم به تار و پود جامعة الجزایری، هجوم بریم و استعداد مقاومت آن را از میان برداریم، باید بدواً زنها را تحت سلطه قرار دهیم؛ آنها، با صراحت می‌گفتند:
 «زنها را در دست بگیریم، همه چیز بدنبال آن خواهد آمد».
آنگاه، دستگاه شیطانی استعمار، برای تجزیه الجزایر، مسئلة کشف حجاب زنان را در ردیف اول اهمیت قرار می‌دهد. و برای تسخیر زنان با حجاب، مبالغ هنگفتی را سرمایه‌گذاری کرده، ابتدا خود را مدافع زنان، معرفی می‌کند و لطیفه‌ها و مثال‌ها و شعارهایی می‌پردازد تا زنان با حجاب و مردان آنها را، با عنوان وانگ «بازماندگانِ دورانِ توحش قرون وسطایی» تحقیر کند/انقلاب الجزایر، فرانتس قانون، ص 14
به تعبیر فرانتس فانون در کتاب انقلاب الجزایر:
 «هر چادری که دور انداخته می‌شود، افق جدیدی را که بر استعمارگر، ممنوع بود در برابر او، می‌گشاید. و بدن الجزایری را که عریان شده است، تماماً به او نشان می‌دهد؛ و پس از دیدن هر چهره، بی‌حجابی، امیدهای حمله‌ور شدن اشغالگر، عرضه می‌گردد. بر گردان این معنی است که الجزایر، به انکار وجود خویشتن آغاز کرده و هتک ناموس را از جانب اشغالگر، پذیرفته است».
آنگاه است که به تعبیر قرآن:
 «شیطان و همکاران طاغوتیش، شما را به گونه‌ای می‌بینند که شما، آنها را نمی‌بینند، و بر افراد بی‌ایمان، تسلط می‌یابند، و در زمرة اولیاء آنها، قرار می‌گیرند: «إِنَّهُ یَرَاکُمْ هُوَ وَقَبِیلُهُ مِنْ حَیْثُ لاَ تَرَوْنَهُمْ ».
اما زن محجبه که خود را با لباس، می‌پوشاند و در نقطه مقابل خواسته شیاطین، بیرون و دیگران را می‌بینند ولی خود دیده نمی‌شود به نوعی محرومیت را به استعمارگران و اولیاء شیطانی، تحمیل می‌کند؛ زیرا به گفتة فرانتس فانون:
«این دیدن، یک طرفه است؛ و طرف مقابل، نمی‌تواند او را ببیند؛ و زنی که دیده نمی‌شود، تسلیم نمی‌گردد؛ و خود را عرضه نمی‌کند.»[انقلاب الجزایر، با بررسی جامعه‌شناسی یک انقلاب، فرانتس فانون، صحفه 14.)
میلها، همچون سگان خفته‌اند
تا که مرداری درآید در میان
مو به موی هر سگی، دندان شده
صد چنین سگ، اندراین تن خفته‌اند
یا چو بازارنند، دیده دوخته
تا کُله برداری و بیند شکار

   
    
اندر ایشان، خیر و شرّ بنهفته‌اند
نفخ صور حرص کوبد بر سگان
وز برای حیله، دم جنبان شده
چون شکاری نیششان، بنفهته‌اند
در حجاب از عشق صیدی سوخته
آنگهان سازد، طواف کوهسار/مثنوی






نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 91 اردیبهشت 14 توسط محمد
طبقه بندی: حجاب



به یاد شهید عباس حسن

 پس از مدتی مرخصی، دوباره عازم جبهه شده بودم. سوار ماشین که شدم برای یک لحظه مسافران را برانداز کردم که ناگاه چشمم به او افتاد که روی صندلی‌های ردیف آخر نشسته بود

 

عجیب‌ترین شهادت /عکس

پس از مدتی مرخصی، دوباره عازم جبهه شده بودم. سوار ماشین که شدم برای یک لحظه مسافران را برانداز کردم که ناگاه چشمم به او افتاد که روی صندلی‌های ردیف آخر نشسته بود. آشنایی مختصری با او داشتم. طلبه‌ای بسیجی که بسیار مؤدب و مقید به آداب اجتماعی بود. او در یکی از مدارس جنوب تهران مشغول تحصیل بود... با اشتیاق رفتم و کنارش نشستم. با احترام زیاد به من جا داد و پس از سلام و احوال‌پرسی از او پرسیدم: «راستی عباس! اهل کجای تهران هستی؟»

در حالی که سرش را به زیر انداخته بود با گوشه‌ی چشم نگاهی به من کرد و گفت: «خانه مان در کوی  مهران است».

خیلی تعجب کردم و گفتم: «عباس! تو همان طلبه‌ی هم محل ما هستی که بچه ها به من گفته بودند! منم بچه‌ی همان کوچه ام!».

عباس با لبخند ملیحی گفت: «پس شما هم همان طلبه‌ای هستید که شنیده بودم ساکن کوی مهران است؟» بعد هر دو خندیدیم و خوشحال از این اتفاق جالب، ساعت‌هایی را کنار هم گذراندیم. آنچه مرا به حیرت واداشته بود، اخلاص، ایمان و بی‌آلایشی او بود.

ساعت دو نیمه‌ی شب می‌بایست از هم جدا می‌شدیم. او باید اندیمشک پیاده می‌شد و من مقصدم اهواز بود. ساختمان‌های پرخاطره‌ی پادگان دوکوهه پیدا شد، مکان مقدسی که قدمگاه هزاران شهید بسیجی و ده‌ها سردار دلاور همچون حاج احمد، حاج همت، حاج رضا، حاج عباس، حاج دستواره و حاج توری بوده و هست.

عباس از جایش برخاست، گویی نیرویی مرا به طرف او می‌کشید. با آرامی گفت: «حمید آقا! امشب بیا پیش ما، فردا صبح برو».

گفتم: «نه خیلی ممنون! حتماً باید بروم؛ کار دارم».

او به آرامی خداحافظی کرد و من با تأسف از این جدایی، پیشانی او را بوسیدم. اگر می‌دانستم این آخرین دیدار ما است، آن شب او را ترک نمی‌کردم.

عباس سه وصیت جالب داشت؛ اول این که مرا در عمامه ام کفن کنید. من که ابتدا وصیت نامه او را خواندم تعجب کردم که آن پیکر رشید و این عمامه‌ی کوچک باریک، با هم چه تناسبی دارند؟ اما هنگامی این تناسب برایم یقینی شد که پیکر مطهر عباس را دیدم؛ عباس من سر در پیکر نداشت و یک دست او هم قطع شده بود


ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ دوشنبه 91 اردیبهشت 11 توسط محمد



 زیارت حضرت سید الشهدا(علیه السلام)

1
- عبادت مکرمین را که ملائکه هستند به زوار امام حسین (ع ) عنایت مى فرمایند.

2 - عبادت مصطفین را که انبیاء هستند.

3 - با انبیاء و اوصیاء همنشین مى شوند.

4 - سر سفره انبیاء و اوصیاء مى نشیند و با آنها طعام مى خورد.

5 - پیامبران با او مصافحه مى کنند.

6 - هم صحبت با پیامبران مى شود.

7 - خداوند به زوار امام حسین (ع ) مباهات مى کند.



ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ دوشنبه 91 اردیبهشت 11 توسط محمد



آخرین‌ مرحله‌ نماز، سلام‌ و درود فرستادن‌ بر پیامبر اکرم‌ (صلی الله علیه و آله‌)، بندگان‌ صالح‌ و همه‌ نماز گزاران‌ است‌.
«تکبیرة‌ الاحرام‌» اجازه‌ ورود به‌ نماز و «سلام‌» اجازه‌ خروج‌ از آن‌ است‌.
درباره‌ حکمت‌ و فلسفه‌ «سلام‌» می‌توان‌ به‌ موارد زیر اشاره‌ کرد:

 

 فضیلت سلام های آخر نماز

1. احساس‌ یگانگی‌ و همدلی‌ مسلمانان‌
نمازگزار وقتی‌ در سلام‌ نماز به‌ همه‌ مؤمنان‌ و بندگان‌ صالح‌ و بر خودش‌ سلام‌ می‌دهد، احساس‌ می‌کند که‌ تنها نیست‌ و یکی‌ از آحاد امت‌ بزرگ‌ اسلام‌ است‌ و با مردان‌ خدا، در هر جای‌ زمین‌ احساس ‌همبستگی‌ می‌کند.


ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ دوشنبه 91 اردیبهشت 11 توسط محمد



معلمی در کلام مقام معظم رهبری

معلمی در کلام امام خمینی رحمه الله


حضرت امام خمینی رحمه الله درباره مقام معلم می فرماید:

«نقش معلم در جامعه، نقش انبیاست؛ انبیا هم معلم بشر هستند.

نقش معلم، بسیار حساس و مهم است و مسئولیت بسیار زیادی دارد.

نقش مهمی است که همان نقش تربیت است
که اخراج من الظلمات الی النور است.

معلم، امانت داری است که [امانت او]
غیر از همه امانت هاست؛ انسان، امانت اوست.

امانت های دیگر را اگر کسی خیانت به آن بکند،
خلاف کرده است، اما امانت اگر انسان باشد،
اگر خدای نخواسته به این امانت خیانت شد،
یک وقت می بیند خیانت به یک ملت است،
خیانت به یک جامعه است، خیانت به اسلام است.

معلم، امانت دار نسلی است که تمام مقدّرات یک کشور،
به آن نسل سپرده می شود
و تربیت شما باید همراه با تعلیم باشد».

معلمی در کلام مقام معظم رهبری


ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ دوشنبه 91 اردیبهشت 11 توسط محمد


با کلیک بر روی 1+ ما را در گوگل محبوب کنید