مرحوم آیت اللّه شیخ عبدالنبى اراکى مى گوید: یکى از جنبه هاى حدیث شریف ((ما أ وذى نبى مثل ما أ و ذیت هیچ پیامبرى آنچنان که من اذیت شدم اذیت نشده )) آزار رسول اکرم صلى الله علیه و آله به وسیله حوادثى بعد از اوست یعنى آزار اهل بیت و شیعان آنان است . پیامبر از حوادث بعد از خود آگاه بود. پیامبر بسیار اندوهگین و غمگین بود براى همین خداوند متعال زیارت عاشورا را قرار داد، و فواید آن را در دنیا و آخرت شناساند. سپس خواندن آن را تضمین نمود و بعد جبرئیل را فرستاد تا آن را براى سعادت رسول خدا و اهل بیتش و سعادت شیعیانش به آنها برساند:
اول : از فواید اخروى بهره گیرند.
دوم : براى فواید دنیوى به آن متوسل شوند.
براى همین امام جعفر بن محمد، به واسطه محمد بن على ، به واسطه على بن الحسین ، به واسطه حسین بن على ، به واسطه حسن بن على ، به واسطه على بن ابى طالب علیه السلام ، به واسطه پیامبر صلى الله علیه و آله ، به واسطه جبرئیل ، به واسطه قلم ، به واسطه لوح ، بواسطه خداوند متعال تضمین نموده که هر کس نزد پروردگار حاجتى داشته باشد و این زیارت را بخواند، خداوند متعال با قدرت مطلق و به فضل خویش بر محمد و خاندان محمد صلى الله علیه و آله و شیعیانش و دوستدارانش حاجتهاى آنها را بر آورده مى کند.
این بنده ضعیف براى بر آورده شدن حاجت مشکلم شروع به خواندن زیارت عاشورا کردم ، و خداوند متعال به حُرمت آن بزرگان دعاى مرا پذیرفت ، و من تا کنون نمى دانم حاجتم چگونه بر آورده شد، لذا تصمیم گرفتم به طور خلاصه و فهرست وار نحوه توسل را بنویسم تا اینکه هر کس حاجتى داشت به وسیله آن و به طور حتمى و بدون تردید حاجتش بر آورده شود انشاء اللّه
مجله ((حوزه )) در شهر قم شماره 58 صفحه 53
حـقا کـه تو از ســلاله فـاطـمه ای
با خـنـده خود به درد ما خاتـمه ای
زیباترین از این نام ندیدم به جهان
سـیـد عـلـی حـسـیـنـی خـامـنـه ای
منبع:seiedalikhamenei.blogfa.com
علی کوچولو با پدر و مادر و خواهرش سارا برای دیدن پدربزرگ و مادربزرگ رفته بودن به مزرعه. مادربزرگ یه تیرکمون به جانی داد تا باهاش بازی کنه. موقع بازی علی کوچولو به اشتباه یه تیر به سمت اردک خونگی مادربزرگش پرت کرد که به سرش خورد و اونو کشت
علی کوچولو خیلی ناراحت و وحشت زده شد…لاشه رو برداشت و برد پشت هیزمها قایم کرد. وقتی سرشو بلند کرد دید که خواهرش همه چیزو دیده … ولی حرفی نزد.
روز بعد مادربزرگ به سارا گفت “توی شستن ظرفها کمکم کن” ولی سارا گفت: ” مامان بزرگ علی کوچولو بهم گفته که میخواد تو کارای آشپزخونه کمک کنه” و زیر لبی به علی کوچولو گفت: ” اردکه رو یادت میاد؟” …
علی کوچولو ظرفا رو شست
بعد از ظهر اون روز پدربزرگ گفت که میخواد بچه ها رو ببره ماهیگیری ولی مادربزرگ گفت :” متاسفانه من برای درست کردن شام به کمک سارا احتیاج دارم” سارا لبخندی زد و گفت:”نگران نباشید چونکه علی کوچولو به من گفته اون میخواد کمک کنه” و زیر لبی به علی کوچولو گفت: ” اردکه رو یادت میاد؟”…
اون روز سارا رفت ماهیگیری و علی کوچولو تو درست کردن شام کمک کرد.
چند روزی به همین منوال گذشت و علی کوچولو مجبور بود علاوه بر کارای خودش کارای خواهرش رو هم انجام بده. تا اینکه نتونست تحمل کنه و رفت پیش مادربزرگش و همه چیز رو بهش اعتراف کرد.
مادربزرگ لبخندی زد و اونو در آغوش گرفت و گفت:” عزیزدلم میدونم چی شده. من اون موقع کنارپنجره بودم و همه چیزو دیدم اما چون خیلی دوستت دارم بخشیدمت. من فقط میخواستم ببینم تا کی میخوای به خواهرت اجازه بدی به خاطر یه اشتباه تو رو در خدمت خودش بگیره!”
********************************
گذشته شما هرچی که باشه، هرکاری که کرده باشید.. هرکاری که شیطان دایم اون رو به رختون میکشه ( دروغ، تقلب، ترس، عادتهای بد، نفرت، عصبانیت، تلخی و…) هرچی که هست… باید بدونید که خدا کنار پنجره ایستاه بوده و همه چیز رو دیده. همه زندگیتون، همه کاراتون رو دیده. اون میخواد که شما بدونید که دوستتون داره و شما رو بخشیده… فقط میخواد ببینه تا کی به شیطان اجازه میدید به خاطر این کارا شما رو در خدمت بگیره!
بهترین چیز درباره خدا اینه که هر وقت ازش طلب بخشایش میکنید نه تنها میبخشه بلکه فراموش هم میکنه.
همیشه به خاطر داشته باشید:
*خدا پشت پنجره ایستاده*
منبع:http://choulab.persianblog.ir/tag/%D8%B2%DB%8C%D8%A8%D8%A7%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86_%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86_%DA%A9%D9%88%D8%AA%D8%A7%D9%87_%D8%B4%DB%8C%D8%B1%DB%8C%D9%86_%D9%88_%DA%A9%D9%88%D8%AF%DA%A9%D8%A7%D9%86%D9%87
مرحوم شیخ صدوق ، راوندى و برخى دیگر از بزرگان ، به نقل از ابوالا دیان حکایت کنند:
چون امام حسن عسکرى علیه السلام مسموم و شهید شد، جعفر برادر امام عسکرى آمد تا بر جنازه اش نماز بخواند، ناگهان کودکى با چهره اى گندمگون و موهائى کوتاه وارد شد و عباى جعفر را گرفت و او را کنار کشید و به او فرمود: اى عمو! کنار برو، من سزاوارترم که بر پدرم نماز بخوانم .
پس جعفر با چهره اى دَرهم و خشمناک کنار رفت و آن کودک معصوم جلو آمد و بر جنازه مقدّس پدر نماز خواند و سپس حضرت را کنار پدر بزرگوارش - امام هادى علیه السلام - دفن کردند.
بعد از آن ، کودک رو به من کرد و فرمود: اى ابوالا دیان بصرى ! جواب نامه ها را بیاور.
ابوالا دیان گوید: من با خود گفتم : تاکنون این دوّمین علامت از نشانه هاى امامت ؛ و دو نشانه دیگر باقى مانده است .
پس از آن ، نزد جعفر رفتم ، دیدم که شخصى به او گفت : این کودک چه کسى بود که بر جنازه امام علیه السلام نماز خواند و به شما جسارت کرد؟
جعفر جواب داد: واللّه ! تاکنون او را ندیده بودم و نمى شناسم .
در همین بین که مشغول صحبت بودیم ، چند نفر از شهر قم آمدند و احوال امام حسن عسکرى علیه السلام را جویا شدند و چون از وفات و شهادت حضرت آگاه گشتند، سؤال کردند: امام و حجّت خدا، بعد از او کیست ؟
بعضى افراد اشاره به جعفر کردند، پس مردم قم به جعفر سلام کرده و تسلیت گفتند و اظهار داشتند: تعدادى نامه و مقدارى وجوهات نزد ما است ، چنانچه نشانى و مقدار آن پول ها را بگوئى ، تحویل شما خواهیم داد.
جعفر با عصبانیّت از جاى خویش برخاست و لباس هاى خویش را تکان داد و گفت : مردم از ما علم غیب مى خواهند، مگر ما علم غیب مى دانیم ؟!
و سپس از مجلس خارج گردید.
بعد از این جریان خادمى وارد شد و اظهار داشت : نامه هاى شما از فلانى و فلانى و فلانى است و نیز داخل کیسه همیانى که همراه آورده اید، مقدار هزار و ده دینار وجوه شرعیّه مى باشد.
پس مردمى که از قم آمده بودند، نامه ها و پول هائى را که همراه آورده بودند، همه را تحویل خادم دادند.
ابوالا دیان گوید: آنچه امام حسن عسگرى علیه السلام نسبت به فرزندش امام زمان - عجّل اللّه فرجه الشّریف - بیان نموده بود تحقّق یافت ؛ و دیگر شکّ و شبهه اى باقى نماند.
پس از آن جعفر به دربار معتمد عبّاسى رفت و قضیّه حضور حضرت مهدى - فرزند امام حسن عسکرى علیهماالسلام - و چگونگى اقامه نماز، همچنین جریان مردم قم و وجوهات شرعیّه را براى او مطرح کرد و متوکّل دستور داد تا آن کودک را که خلیفه بر حقّ خداوند است دست گیر نمایند.
پس تمام ماءمورین و جاسوسان براى دست گیرى حجّت خدا، بسیج شدند؛ ولیکن به هر حیله و وسیله اى متوسّل گشتند، آن حضرت را نیافتند.(الخرایج والجرایح : ج 3، ص 1102، ذیل ح 23، إکمال الدین : ص 476 ینابیع المودّة : ج 3، ص 326، با تفاوت در الفاظ.)
به گزارش جهان به نقل از باشگاه خبرنگاران؛ شهید «علیرضا کریمی» متولد 22 شهریور سال 1345 مقارن با ایام ماه مبارک رمضان در محله سیرجان اصفهان است؛ او در خردسالی دچار بیماری شد و پزشکان معتقد بودند که زیاد زنده نمیماند، به طوری که در 4 سالگی کبد وی از بین رفت و دیگر امیدی به زنده ماندنش نبود.
پدرش، علیرضا را نذر آقا ابوالفضل(ع) کرد و آن روز این کودک به طور معجزهآسایی شفا گرفت و حتی سالها بعد قهرمان ورزشهای رزمی شد.
با آغاز جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ایران، علیرضا هم به میدان رزم شتافت و در عملیات «محرم» در اثر اصابت گلوله خمپاره سر و دست و پایش مجروح شد؛ بعد از پایان دوران مجروحیت به جبهه بازگشت و فرمانده گردان امیرالمؤمنین(ع) به خاطر شجاعت و مدیریتی که علیرضا از خود نشان داده بود، مسئولیت دسته دوم از گروهان ابوالفضل(ع) را به او داد.
تاریخ گواه است که آوای هدایت حسین بن علی علیه السلام تا ابد جریان دارد. هر آنکه از سال 61 هجری حسین را میشناخت این آوای هدایت را شنیده و این ندا چنان استقامت دارد که تا هماکنون در دلهای شیعان در جریان است. آوایی شبیه حرارتی که در دل شیعیان است و هرگز سردی نمیپذیرید؛
إنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ حَرَارَةٌ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لَنْ تَبْرُدَ أَبَداً * واین را پیامبر فرموده بود، آنگاه که هنوز هیچکسی در شبهجزیره عربستان خبری از کربلا و شهادت حسین نیافته بود....
***
امام حسین و یارانش به سوی کربلا میرفتند. آنها به منزل ثعلبیه رسیده بودند که خیمه سیاه و معمولیای را در میان بیابان دیدند. امام به خیمه نزدیک شد و اذن ورود خواست. پیرزنی فقیر در آنجا زندگی میکرد. امام حسین حال و روزگار او را جویا شد، پیرزن عرض کرد که مسیحی هستند و به همراه پسرش وهب و عروسش هانیه در ثعلبیه زندگی میکنند.
ادامه مطلب
شب دهم ذیحجه از شبهای مبارک است. و جزء چهار شبی است که احیاء و شب زنده داری در آنها مستحب است. در شب عید قربان، درهای آسمان باز است. برای این شب اعمالی ذکر شده است:
1- زیارت امام حسین علیه السلام .
2- خواندن دعای "یا دائِمَ الْفَضْلِ عَلیَ الْبَرِیَّةِ" که در شب جمعه هم وارد شده است.
اعمال روز عید قربان
روز دهم ذیحجه، روز عید قربان است و بسیار روز شریفی است و اعمال آن چند چیز است:
1- غسل . که در این روز سنّت مؤکد است و بعضی از علماء واجب دانستهاند.
2- اقامه نماز عید قربان، به همان نحو که در عید فطر ذکر شده است. اما در این روز مستحب است که بعد از نماز، با گوشت قربانی افطار شود.
3- خواندن دعاهائی که وارد شده پیش از نماز عید و بعد از آن و در اقبال ذکر شده و شاید بهترین دعاهای این روز، دعای چهل و هشتم صحیفه سجادیه باشد که اوّل آن "اَللّهُمَّ هذا یَوْمٌ مُبارَکٌ" است.
4- خواندن دعای چهل و ششم صحیفه سجادیه که اینگونه آغاز میشود: "یا مَنْ یَرْحَمُ مَنْ لا یَرْحَمُهُ الْعِبادُ".
5- خواندن دعای ندبه .
6- قربانی کردن؛ که سنّت مؤکّد است .
7- خواندن تکبیرات برای کسی که در منا باشد بعد از پانزده نماز که اولش نماز ظهر روز عید است و آخرش نماز صبح روز سیزدهم است. و کسانی که در سایر شهرها هستند نیز بعد از ده نماز از ظهر روز عید تا صبح دوازدهم این تکبیرات را بگویند. تکبیرات بنا بر روایت صحیح در اصول کافی از این قرار است :
اللهُ اَکْبَرُ اللهُ اَکْبَرُ لا اِلهَ اِلا اللهُ وَاللهُ اَکْبَرُ اللهُ اَکْبَرُ اللهُ اَکْبَرُ ولِلّه الْحَمْدُ اللّهُ َکْبَرُ
خدا بزرگتر از توصیف است، معبودی جز خدا نیست و خدا بزرگتر است، و ستایش خاص خدا است
اعَلی ما هَدانا اَللّهُ اَکْبَرُ عَلی ما رَزَقَنا مِنْ بَهیمَةِ الاْنْعامِ
خدا بزرگتر است بر آنچه ما را راهنمائی کرد خدا بزرگتر است بر آنچه روزی ما کرد از چهارپایان انعام (شتر و گاو و گوسفند)
وَالْحَمْدُلِلّهِ عَلی ما اَبْلانا.
و ستایش خاص خدا است برای آنکه آزمود ما را .
و مستحب است که به مقداری که توانایی است این تکبیرات بعد از نمازها تکرار شود.
عارف وارسته حضرت آیت الله بهجت درباره امام زمان(عج) فرمودند:
«چقدر حضرت مهربان است، به کسانی که اسمش را می برند و صدایش می زنند و از او استغاثه می کنند؛ از پدر و مادر هم به آن ها مهربان تر است.»
وی همچنین درباره دعا در زمان غیبت فرمودند: «مهم تر از دعا برای تعجیل فرج حضرت مهدی(عج) دعا برای بقای ایمان و ثبات قدم در عقیده و انکار نکردن حضرت تا ظهور او می باشد».
برگرفته از کتاب «جرعه وصال» ص 25 و 26»
نظریه ولایت فقیه اگرچه به شکل امروزی آن در کلمات فقهاء سلف مطرح نشده ولی اساس آن و کلیات آن در اکثر کتب فقهی شیعه بیان شده است شاید اول کسی که مسئله ولایت فقیه را مستدل مطرح کرد و به صورت مفصل پیرامون آن بحث کرد مرحوم نراقی باشد که در کتاب «عوائد الایام» یکی از سرفصلهای آن را بحث مذکور قرار داد و پس از آن مرحوم شیخ انصاری در کتاب مکاسب آنرا دنبال کرد و در عصر حاضر امام خمینی(ره) این نظریه را بر اوج شهرت خود رساندند، اما هیچگاه در کلمات امام تعارضی بین این مبنا با مردم سالاری دیده نشده، که چون حکومت اسلامی ایران بر پایه ولایت فقیه است مردم نقش ندارد و حضور آنها و نظر آنها بی اهمیت است بلکه حضرت امام(ره) مکرراً می فرمودند که میزان رأی مردم است. پس هیچگاه رجوع به رأی مردم در شرایط اضطراری نیست چنانکه ادعا شده و رویکرد رسمی جمهوری اسلامی ایران چنین است و همة عقلا و فقها اعم از کسانی که نظریه مذکور را قبول یا رد کرده اند قبول دارند که مردم سالاری مفید است. ممکن است کسی گفته باشد نظر مردم واجب الإطاعة نیست، ولی مفید بودن آن را کسی انکار نکرده است. نکته ای که باید در نظریه ولایت انتصابی فقیه دقت شود این است که درست است مشروعیت حکومت دینی اعم از حکومت پیامبر وامام و جانشین او از جانب خداوند است ولی مقبولیت آن وابسته به اطاعت و پیروی مردم است به همین خاطر خدا به پیامبرش می فرماید: هو الذی أیّدک بنصره و بالمؤمنین؛ خداست که تو را با یاری خویش و مؤمنان تقویت کرد. کمک و همدلی مردم مؤثر در عینیت بخشیدن به حکومت حتی حکومت پیامبر است. لذا حضرت امیر می فرماید: لولا حضور الحاضر و قیام الحجة بوجود الناصر... لَأَلْقیت جبلها علی غاربها؛ اگر حضور بیعت کنندگان نبود و با وجودِ یاوران، حجّت بر من تمام نمی شد، رشته کار را از دست می گذاشتم این سخنان همگی نقش مردم در پیدایش و تثبیت حکومت الهی را بیان می کند.1
ادامه مطلب
عن ابى عبدالله قال: من اراد الله به الخیر قذف فى قلبه حب الحسین علیه السلام و زیارته و من اراد الله به السوء قذف فى قلبه بغض الحسین علیه السلام و بغض زیارته.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: هر کس که خدا خیر خواه او باشد محبت حسین (علیه السلام) و زیارتش را در دل او مى اندازد و هر کس که خدا بدخواه او باشد کینه و خشم حسین (علیه السلام) و خشم زیارتش را در دل او مى اندازد.(وسائل الشیعه، ج 10، ص 388/ بحارالانوار، ج 98، ص 76)
ادامه مطلب