مظلوم همیشه تاریخ - رهبرم سید علی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

                           رهبرم سید علی


امیرالمؤ منین (ع ) فرمود: از آن وقتى که مادر، مرا زاده است پیوسته مظلوم بوده ام حتى وقتى که به برادرم عقیل درد چشم اصابت کرد، مى گفت : به چشم من دارو نریزید تا به چشم على دارو بریزید. با این که درد چشم نداشتم به چشم من دوا مى ریختند.

مظلوم همیشه تاریخ

محدث بزرگ ثقه الاسلام کلینى از سدیر نقل مى کند که گفت : در محضر امام باقر(ع ) بودیم ، سخن از جریانات بعد از رحلت رسول خدا (ص ) و پریشانى و غربت حضرت على (ع ) به پیش آمد، مردى از حاضران به امام باقر(ع ) عرض کرد: (خدا کار تو را سامان دهد، عزت و شوکت بنى هاشم و بسیارى جمعیت آنها چه شد؟)
امام باقر (ع ) فرمود: (از بنى هاشم کسى باقى نمانده بود! (شوکت ) بنى هاشم با بودن جعفر طیار و حمزه (ع )، موجودیت داشت ، وقتى که جعفر و حمزه در گذشتند عموى پیامبر (ص ) و عقیل (برادر على (ع ) باقى ماندند، که از آزاد شدگان (در فتح مکه ) بودند.
اما والله لو ان حمزة و جعفر کانا بحضرتهما، ما وصلا الى ما وصلا الیه ، و لو کانا شاهدیهما لاتبقا نفسیهما.
آگاه باش ، سوگند به خدا اگر حمزه و جعفر (ع ) زنده و حاضر بودند، آن دو نفر (خلیفه ) به آن مقام که رسیدند، نمى رسیدند، و اگر حمزه و جعفر (ع ) شاهد و ناظر بودند، آن دو نفر جان سالمى از میان بیرون نمى بردند و خود را به هلاکت مى رساندند).
به خاطر همین تنهایى و مظلومیت است که نقل شده حضرت على (ع ) وقتى که به منبر مى رفت ، همیشه آخرین سخنش قبل از پایین آمدن از منبر، این بود ما زلت مظلوما منذ قبض الله نبیه (از آن هنگام که خداوند، پیامبرش را قبض روح کرد، همواره و همیشه مظلوم شدم ).بیت الحزان ، ص 160 و 161






نوشته شده در تاریخ شنبه 91 خرداد 27 توسط محمد
طبقه بندی: دینی امام علی (ع)


با کلیک بر روی 1+ ما را در گوگل محبوب کنید