خواب بین الطلوعین را ترک کن!
یکی از آقایان خواب دیده بود که برآورده شدن حاجت تو به دست فلانی است. به نزد او می رود و می گوید: ابتلا به هم و غم داشتیم، ما را نزد شما فرستادند. و او با خون سردی جواب می دهد: به ما هم گفتند، اگر حاجتت را به ما عرضه داشتی بگوییم که آن خواب بین الطلوعین را ترک کن، گرفتاری دنیایی تو رفع می شود.
دعاى فرج ، دواى دردهاى ما است
دعاى تعجیل فرج دواى دردهاى ما است ، در روایت است که : در آخر الزمان همه هلاک مى شوند، الا من دعا بالفرج .(عبارت حدیث به این صورت است : الا من دعا بدعاء الغریق ؛ (مگر کسى که دعاى غریق را بخواند.) ر.ک : بحارالانوار، ج 52، ص 133 ) مگر کسانى که براى [تعجیل ] فرج دعا کنند. ائمه ى ما - علیهم السلام - با این بیان خیلى به اهل ایمان و شیعیان عنایت کرده اند تا خود را بشناساند . علامت گذارى براى آن ها است ، یعنى اگر براى فرج دعا مى کنید، علامت آن است که هنوز ایمانتان پابرجاست . دستورهاى عجیب و غریب دیگر هم داده اند، زیرا در آخرالزمان گرفتارى اهل ایمان خیلى سخت مى شود به حدى که در روایت آمده است : بعد ما ملئت ظلما و جورا.(بحارالانوار، ج 3، ص 80؛ ج 36، ص 358) بعد از آن که زمین از جور و ستم پر مى شود. و شاید در روایت وارد شده باشد که : ینکره أکثر من قال بإمامته !(لأنه یقوم بعد ... ارتداد أکثر القائلین بإمامته ؛ (زیرا او بعد از ... بازگشت بیشتر معتقدان به امامتش قیام مى کند.)بحارالانوار، ج 51، ص 30، 157؛ ج 52، ص 23 ) بیشتر کسانى که اعتقاد به امامت آن حضرت دارند، او را انکار مى کنند . یعنى بیشتر مردم از اعتقاد و ایمان به امامت بر مى گردند. هم چنین فرموده اند که در آخر الزمان این دعاى فرج را که دعاى تثبیت در دین است ، بخوانیم : یا الله ، یا رحمان ، یا رحیم ، یا مقلب القلوب ، ثبت قلبى على دینک .(بحارالانوار، ج 52، ص 148؛ ج 92، ص 326) اى خدا،اى رحمت گستر،اى مهربان ،اى زیر و رو کننده ى دل ها،دل مرا بر دینت ثابت و استوار گردان . یعنى آن مرتبه اى از ایمان را که به من منت نهادى ، حفظ کن ، نه این که مسلمان باشد و به همان باقى باشد، چون این معنا تثبیت در دین نیست.
انسان همنشین سلمان یا ابوجهل !
چون ملائکه دیدند معجون و خمیره و طینت آدم - علیه السلام - سنگین ، تیره و از آب و گل است ، عرض کردند: أتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدمآء (سوره ى بقره ، آیه ى 30) آیا مى خواهى کسى را در روى زمین قرار دهى که در آن تباهى کند و خون ها بریزد؟! او غضب و شهوت دارد و جنگ و خونریزى به پا مى کند و نمى تواند مثل ما پرواز کند، ولى خداوند به آن ها فهماند که بشر خاکى مى تواند بالاتر از ملائکه اوج گیرد و فراتر از مقام آن ها قدم نهد. البته ما به همان سنگینى و به همان حالت خاکى باقى مانده ایم .(اشاره به آیه ى 176 سوره ى اعراف که مى فرماید: و لکنه أخلد الى الارض و اتبع هوئه) خدا نکند حرام در نزد انسان زینت داده شود . این یک بیمارى قلبى است که انسان بدان مبتلا مى شود، و با وجود راه هاى حلال که نیازش را برآورده مى کند، خود را به حرام گرفتار مى نماید!انسان مى تواند به اختیار خویش همنشین سلمان ، و یا ابوجهل گردد.
تو خود حجاب خودى ، حافظ از میان برخیز
مادیات و دنیا و وسایل راحتى ، راحتى نمى آورد، بلکه : (ألا بذکر الله تطمئن القلوب )(سوره ى رعد، آیه ى 28 ) هان !تنها با یاد خدا دل ها آرام مى گیرند. نه با داشتن ملک و ملکوت . لذا باید سعى کنیم تزلزل هایمان برطرف شود و پرده ها برداشته شود. و بزرگترین پرده ، خود ما هستیم : تو خود حجاب خودى ، حافظ از میان برخیز(دیوان حافظ، با تصحیح قدسى ، غزل 159، ص 141؛ غزل 316، ص 245) ما خودمان حجابیم ، خداوند حجاب ندارد: لا یهتک حجابه (تهذیب ، ج 3، ص 110ا)این موجوداتند که حجابند، خرق حجاب که صورت بگیرد باز بشریت باقى است ، حجاب هاى نورانى همان توجه به نور اذکار و عبادات است
ولایت ، شرط صحت عمل
سؤال : آیا ولایت اهل بیت - علیهم السلام - شرط قبولى اعمال است یا شرط صحت آن ؟ جواب : ولایت حین العمل أو المتعقب للعمل الا الزکاة ؛ ( در هنگام عمل ، و یا بعد از آن ، به جز زکات ) شرط صحت عمل است . نجات براى کسى است که اهل بیت - علیهم السلام - را در همه جا مورد تخاطب و حاضر ببیند.
اعتدال و میانه روى
هر چیز از حد میانه و وسط به طرف افراط یا تفریط تمایل پیدا کند، عکس نتیجه ى مطلوب را خواهد داشت . کل شى ء جاوز حده ، انقلب الى ضده . هر چیز از حدش بگذرد، به ضد آن تبدیل مى گردد. بنابراین ، میانه روى در غضب ، شهوت ، خواب ، خوراک و هر کار دیگر، منجى و نافع است ، و دو طرف زیاده و نقیصه ى آن مضر و مهلک . مگر امرى که لا حد له .(که ذکر و یاد خدا است .ر.ک : اصول کافى ، ج 2، ص 498؛ وسائل الشیعة ، ج 7، ص 154؛ عدة الداعى ، ص 248 )
طبقه بندی: آیت الله بهجت