«یَا بَنِی آدَمَ لاَ یَفْتِنَنَّکُمُ الشَّیْطَانُ کَمَا أَخْرَجَ أَبَوَیْکُم مِّنَ الْجَنَّةِ یَنزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِیُرِیَهُمَا سَوْءَاتِهِمَا إِنَّهُ یَرَاکُمْ هُوَ وَقَبِیلُهُ مِنْ حَیْثُ لاَ تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّیَاطِینَ أَوْلِیَاء لِلَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ»
ای فرزندان آدم! مبادا شیطان، شما را بفریبد، آنچنان که پدر و مادر شما را از بهشت، بیرون راند، لباسشان را از تنشان بیرون آورد، تا عیب و عورتشان را به آنها بنمایاند. مسلماً او و گروه وابسته به او، شما را از جایی و یا به گونهای میبینند که شما، آنها را نمیبینند. ما شیاطین را اولیاء و همکاران کسانی قرار دادیم که ایمان نمیآورند.[سوره اعراف: 27.]
یکی از مهمترین دامهای شیطان و اولیاء شیطانی، کندن لباس و کشف حجاب و پوششی است که خداوند، برای آدمیان فرستاده؛ زیرا لباس و حجاب، وسیلهایست برای آراستن انسان به زینت عفت و حیا، تقوی و پاکدامنی و وقار و شخصیت. و شیطان، میکوشد تا با وسوسه و وارونه جلوه دادن حقایق، حجاب و پوشش را زشت و کشف حجاب و برهنه ساختن اندام را زیبا و جاذب، جلوه دهد؛ و با گرفتن حیا و تقوایشان، بر آنان مسلط شود. چنانکه اولیاء شیطانی و استعمارگران فرانسه، برای تسلط بر الجزایر به این نتیجه رسیده بودند که:
«اگر بخواهیم به تار و پود جامعة الجزایری، هجوم بریم و استعداد مقاومت آن را از میان برداریم، باید بدواً زنها را تحت سلطه قرار دهیم؛ آنها، با صراحت میگفتند:
«زنها را در دست بگیریم، همه چیز بدنبال آن خواهد آمد».
آنگاه، دستگاه شیطانی استعمار، برای تجزیه الجزایر، مسئلة کشف حجاب زنان را در ردیف اول اهمیت قرار میدهد. و برای تسخیر زنان با حجاب، مبالغ هنگفتی را سرمایهگذاری کرده، ابتدا خود را مدافع زنان، معرفی میکند و لطیفهها و مثالها و شعارهایی میپردازد تا زنان با حجاب و مردان آنها را، با عنوان وانگ «بازماندگانِ دورانِ توحش قرون وسطایی» تحقیر کند/انقلاب الجزایر، فرانتس قانون، ص 14
به تعبیر فرانتس فانون در کتاب انقلاب الجزایر:
«هر چادری که دور انداخته میشود، افق جدیدی را که بر استعمارگر، ممنوع بود در برابر او، میگشاید. و بدن الجزایری را که عریان شده است، تماماً به او نشان میدهد؛ و پس از دیدن هر چهره، بیحجابی، امیدهای حملهور شدن اشغالگر، عرضه میگردد. بر گردان این معنی است که الجزایر، به انکار وجود خویشتن آغاز کرده و هتک ناموس را از جانب اشغالگر، پذیرفته است».
آنگاه است که به تعبیر قرآن:
«شیطان و همکاران طاغوتیش، شما را به گونهای میبینند که شما، آنها را نمیبینند، و بر افراد بیایمان، تسلط مییابند، و در زمرة اولیاء آنها، قرار میگیرند: «إِنَّهُ یَرَاکُمْ هُوَ وَقَبِیلُهُ مِنْ حَیْثُ لاَ تَرَوْنَهُمْ ».
اما زن محجبه که خود را با لباس، میپوشاند و در نقطه مقابل خواسته شیاطین، بیرون و دیگران را میبینند ولی خود دیده نمیشود به نوعی محرومیت را به استعمارگران و اولیاء شیطانی، تحمیل میکند؛ زیرا به گفتة فرانتس فانون:
«این دیدن، یک طرفه است؛ و طرف مقابل، نمیتواند او را ببیند؛ و زنی که دیده نمیشود، تسلیم نمیگردد؛ و خود را عرضه نمیکند.»[انقلاب الجزایر، با بررسی جامعهشناسی یک انقلاب، فرانتس فانون، صحفه 14.)
میلها، همچون سگان خفتهاند
تا که مرداری درآید در میان
مو به موی هر سگی، دندان شده
صد چنین سگ، اندراین تن خفتهاند
یا چو بازارنند، دیده دوخته
تا کُله برداری و بیند شکار
اندر ایشان، خیر و شرّ بنهفتهاند
نفخ صور حرص کوبد بر سگان
وز برای حیله، دم جنبان شده
چون شکاری نیششان، بنفهتهاند
در حجاب از عشق صیدی سوخته
آنگهان سازد، طواف کوهسار/مثنوی
طبقه بندی: حجاب