آدمی همان طور که در ناحیه تن و جسم خود ممکن است به یک رشته عوارض خوب و بد دچار شود ، در ناحیه روح و روان خود نیز گاهی مبتلا به یک رشته عوارض و حوادث مشابه میگردد هر چند در بسیاری از جهات ، تن و روح با یکدیگر تفاوت دارند ، مثلا تن حجم و وزن دارد و روح حجم و وزن ندارد ، اگر اندکی غذا وارد بدن بشود بر وزن بدن اضافه میشود و اما اگر یک جهان دانش و معلومات پیدا کند ذرهای بر وزن و سنگینی او افزوده نمیشود .
ظرفیت تن و جسم محدود است و ظرفیت روح نامحدود هر یک لقمه غذا که آدمی بخورد به همان اندازه معدهاش پر میشود تا تدریجا به کلی سیر میگردد و از فروبردن یک لقمه دیگر عاجز است و تا وقتی که آن غذا از معده نگذرد جایی برای غذای جدید نیست .
بر خلاف معده ، ظرفیت غذایی معنوی روح سیر شدنی و پر شدنی نیست ، هر اندازه بیشتر معلومات کسب کند برای کسب معلومات دیگر آمادهتر و گرسنهتر میشود و میگوید خدایا بر علم من بیفزای
، چنین نیست که باید معلومات اولی خود را فراموش کند و ظرف روح خود را از آنها خالی کند تا بتواند معلومات جدیدی فراگیرد .
علی علیه السلام میفرماید :
" هر ظرفی به واسطه ریختن چیزی در آن از وسعتش کاسته میشود مگر ظرف علم که هر اندازه بیشتر بریزند وسیعتر و با گنجایش تر میگردد " .
ادامه مطلب
حجة الاسلام والمسلمین آقاى حاج نظام الدینى اصفهانى رحمه الله علیه نوشته اند: روزى منزل حاج عبدالغفور یکى از حاجى هاى موجه و ملازم آیة اللّه حاج سید محمد تقى فقیه احمد آبادى صاحب کتاب شریف « مکیال المکارم فى فوائد الدعاء للقائم علیه السلام » بودم ، یکى از رفقاى ایشان به نام حاج سیّد یحیى مشهور به پنبه کار گفت : برادرم را که مدتى بود فوت نموده در خواب دیدم با وضع و لباس خوبى که موجب شگفتى بود. گفتم : داداش دیگر آن دنیا کلاه چه کسى را برداشتى ؟ گفت : من کلاه کسى را بر نداشتم . گفتم : من تو را مى شناستم این لباس و این موقعیت از آن تو نیست . گفت : آرى دیشب شب اول قبر مادر قبرکن بود . آقا سیدالشهدا (ع) به دیدن آن زن تشریف آوردند و فرمودند: به کسانى که اطراف آن قبر بودند خلعت ببخشند و من هم از آن عنایات بهره مند شدم بدین جهت از دیشب وضع و حال ما خوب شده و این لباس فاخر را پوشیده ام . از خواب بیدار شدم نزدیک اذان صبح بود، کارهاى خود را انجام داده و حرکت کردم براى تخت فولاد (قبرستان تاریخى و با عظمت اصفهان) . براى تحقیقات سر قبر برادرم رفتم ، بعضى قرآن خوانها کنار قبرها قرآن مى خواندند، از قبرهاى تازه پرسش کردم ، قبر مادر قبرکن را معرفى کردند، گفتم : کى دفن شده ؟ گفتند: دیشب شب اول قبر او بوده است . متوجه شدم تاریخ با گفته برادرم در خواب مطابق است . رفتم نزد آقاى قبرکن در تکیه مرحوم آیة اللّه آقا میرزا ابوالمعالى (استاد مرحوم آیة اللّه العظمى بروجردى و صاحب کرامات عجیبه) که محاذى قبر آن زن بود ، احوالپرسى نمودم و از فوت مادرش سؤال کردم ، گفت : دیشب اول قبر او بود. گفتم : روضه خوانى مى کرد؟ روضه خوان بود؟ کربلا مشرف شده بود؟ گفت : خیر ، سؤال کرد: این پرسشها براى چیست ؟ خواب خود را گفتم ، گفت : هر روز زیارت عاشورا مى خواند.
طبقه بندی: دینی
محمد بن منکدر، از دانشمندان اهل تسنن میگوید: روزی در هوای بسیار گرم به حومه شهر مدینه رفتم، در بین راه به محمد بن علی (امام باقر علیه السلام) برخوردم (که برای سرکشی به املاک خود بیرون آمده بود). دو تن از کارگرانش، وی را همراهی میکردند. با خود گفتم: یکی از بزرگان قریش در این هوای گرم برای به دست آوردن دنیا بیرون آمده! میروم و او را موعظه میکنم! نزدیک رفتم و سلام کردم، نفس زنان و عرقریزان پاسخ داد. به او گفتم: خداوند امورتان را اصلاح کند، شما، یکی از بزرگان قریش، در این هوای گرم برای طلب دنیا بیرون آمدهاید، اگر هم اکنون مرگ شما فرا رسد چه خواهید کرد؟! آن جناب دست از دوش کارگرانش برداشت، روی پا ایستاد و فرمود: به خدا! اگر در همین حال مرگم فرا رسد، در حال فرمانبرداری خداوند به سویش شتافتهام. من کار میکنم تا در زندگی نیازمند امثال تو نباشم! زمانی باید از مرگ بترسم که در حال معصیت و نافرمانی خداوند، بر من درآید. (محمد بن منکدر میگوید) بعد از شنیدن این پاسخ (متین و قانع کننده) از حضرت، گفتم: خدایت رحمت کند! میخواستم شما را موعظه کنم اما شما مرا موعظه کردید.(1) اَلکادُّ عَلی عِیالِهِ کَا المُجاهِدِ فِی سَبیلِ الله. (2) کسی که برای گذران زندگی (خود و) عیالش تلاش میکند همانند مجاهد در راه خداست. امام صادق علیه السلام 1- ارشاد مفید، ج 2، صص 159 – 160. 2- وسائل الشیعه، ج 12، ص43/ المحجة البیضاء، ج 3، ص 143. جلوههای تقوا، ج 3، محمدحسن حائری یزدی .
طبقه بندی: دینی
سوال: خرید و فروش چک و فروش چک به مبلغ کمتر از مبلغ مندرج در چک بانکی چه صورت دارد؟ البته چکی که مثلا مربوط به دو ماه دیگری باشد.
حضرت آیة الله خامنه ای:
خرید و فروش چک به مبلغ کمتر از چک به شخص ثالث ربا و حرام است.
حضرت آیة الله سیستانی:
اگر نویسنده چک واقعا بدهکار آن کسی باشد که چک برای او نوشته است فروش آن به مبلغ کمتر اشکال ندارد، ولی اگر برای کمتر فروختن نوشته باشد جایز نیست.
حضرت آیة الله صافی گلپایگانی:
خرید و فروش خود چک صحیح نیست چون خود چک مدرک است، و مالیت ندارد ولی اگر چک صوری نباشد یعنی دارنده چک واقعا از کسی طبق چک طلب دارد می تواند طلب خود را به دیگری به کمتر بفروشد.
حضرت آیة الله فاضل لنکرانی:
اگر چک سند بدهی فرد ثالثی باشد اشکال ندارد.
حضرت آیة الله مکارم شیرازی :
در صورتی که چک دوستانه نباشد بلکه سند بدهکاری واقعی باشد مانعی ندارد.
طبقه بندی: دینی
حضرت آیة الله خامنه ای:
در اصل عید و عید گرفتن اشکالی نیست ولی باید از کارهای حرام احتراز شود.
حضرت آیة الله صافی گلپایگانی:
رقص و اختلاط محرم و نامحرم در هر روز و هر جا حرام است خواه در عید نوروز باشد یا سیزده یا غیر اینها و همچنین هر عملی که موجب هتک حرمت اسلام باشد و همچنین آتش بازی در چهارشنبه سوری و یا هر وقت دیگر، و شخص مسلمان باید اسلام را بر همه شوون و مراسم مقدم بدارد و آنچه که ایرانیان قبل از اسلام به عناوین مذکوره بنام مراسم ملی و غیره انجام می داده اند محکوم اسلام است و اسلام بر آن خط بطلان کشیده کسی که مجددا بخواهد تحت هر نامی و عنوانی آن را احیاء کند برخلاف وظیفه اسلامی خود عمل کرده است.
حضرت آیة الله مکارم شیرازی:
عید نوروز مراسم و جنبه های مثبتی دارد مانند پاک سازی منازل و صله رحم و دید و بازدید و امثال اینها که از نظر شرع مقدس اسلام خوب است ولی از مراسم خرافی مانند شب چهارشنیه سوری و سیزده بدر سزاوار است اجتناب شود.
حضرت آیة الله فاضل لنکرانی:
عید فی حد نفسه مانعی ندارد ولی انجام محرمات شرعی در هیچ حال و تحت هیچ عنوان جایز نیست و مسلمانان و مومنان باید از کار حرام همواره اجتناب کنند و در این گونه موارد نهی از منکر کنند.
حضرت آیة الله تبریزی:
فعل حرام حرام است و فعل حلال حلال است چه در عید نوروز و چه در غیر آن و تکلیف دیگران است که در این موارد امر به معروف و نهی از منکر کنند.
طبقه بندی: دینی
رُوِیَ عَن عَلیٍّ عَلیه السّلام قال:
اَلمُؤمِنُ دَأبُهُ زِهادَتُهُ وَ هَمُّهُ دِیانَتُهُ وَ عِزُّهُ قناعَتُهُ وَ جِدُّهُ لِآخِرَتِهِ ، قَد کَثُرَت حَسَناتُهُ وَ عَلَت دَرَجاتُهُ
ما در باب اوصاف مؤمن روایات متعدده داریم که اوصاف متعدده ای هم برای مؤمن نقل می کنند که انسان با توجّه به این اوصاف خودش می تواند تشخیص بدهد که مؤمن هست یا نیست. در این روایت که از امیرالمؤمنین علیه السلام منقولست حضرت چند صفت را برای مؤمن می فرمایند.
اوّل: المؤمن دأبُهُ زِهادَتُه .
ادامه مطلب
نحوه برخورد با سالمندان در سیره ائمه علیهم السلام
رسول خدا(صلی الله علیه و آله) مى فرماید: «وجود پیران سالخورده باعث برکت و افزایش رحمت و نعمتهاى الهى است.»
سالمندان با عمرى تلاش و تجربه به مرحله اى رسیده اند که نیازمند احترام و محبت هستند. تکریم آنها مصداق تعظیم شعائر اسلامى و موجب تحکیم ارزش ها و روابط اجتماعى است. یعنى درست همانطور که فرزندان در سطوح مختلف سنى نیازهاى روحى متفاوتى دارند و والدین و مربیان در راستاى تربیت و بارورى استعدادهاى آنها باید از شیوه هاى رفتارى صحیح استفاده کنند، بزرگسالان نیز نیازمند قدردانى و سپاسگزارى از زحمات گذشته خود از سوى فرزندان اطرافیان مى باشند.
در مکتب اسلام، سالخوردگان و سالمندان از موقعیت و جایگاه ویژه اى برخوردارندچنانکه در روایات ما آمده است:
1) در مورد ارزش معنوى ـ اجتماعى آنان :
رسول خدا(صلی الله علیه و آله) مى فرماید: «وجود پیران سالخورده باعث برکت و افزایش رحمت و نعمتهاى الهى است.»(نهج الفصاحه،ص222،کلمه ی 1110)
ادامه مطلب
شخصیت انسان مؤمن باید شخصیت گناهگریز باشد. در اصطلاح روایات به گناه گریزی، «ورع» گفته میشود که بهترین نوع آن «اَلْوَرَعُ فِی الْخَلََواتِ» است. این که انسان در خلوتها، خود را از گناه نگاه دارد، بهترین نوع ورع است.
این شخصیت به آسانی شکل نمیگیرد، بلکه عوامل متعدّدی باید دست به دست هم بدهند تا چنین حالتی در انسان ایجاد شود. یکی از این عوامل، «مراقبه» است. مرتبه اوّل مراقبه نیز این است که خداوند را در همه حال حاضر و ناظر ببینیم. در مرتبه بعدی، میبایست خود را در محضر خدا ببینیم و در گام بعد باید کاری که فقط برای خداست، انجام دهیم و از غیر خدا بپرهیزیم. کرامت نفس، یک نوع روحیّه و حالت نفسانی است که از درون، انسان را با شرافت نگاه میدارد. برخی انسانها بسیار ارزان و کمقیمت هستند و زود به گناه میافتند. آنها، این کرامت را در وجود خود نشناختهاند. راه خدایی و راه بیخدایی با هم جمع نمیشود. ممکن است انسان روزهای اوّل و دوّم گمان کند که خدا و خرما، هر دو را دارد، ولی سرانجام در خواهد یافت که مسیرها جداست. هنگامی که آدمی غیر خدا را به کارهای خود راه داد، به طور تدریجی از مسیر قرآن و اهلبیت (علیهم السلام) جدا خواهد شد. برخی از افرادی که سنگ تمدّن غرب را به سینه میزنند و به امام حسین (علیه السلام) و برنامههایش توهین میکنند، از همان ابتدا انسانهای نانجیبی نبودهاند. بسیاری سابقه انقلابی و فعّالیت در مسجد و حسینیه داشتهاند. ما اکنون از نام اباعبدالله (علیه السلام) لذّت میبریم؛ امّا وقتی گناه کردیم، آهسته آهسته از راه او جدا میشویم. این به اختیار خود ماست. از آغاز اگر «نه» بگوییم، کار آسان میشود. ما مسلمان هستیم و چیزهایی داریم که برخی، از آنها بیبهرهاند و میخواهند ما هم آنها را از دست بدهیم. از این رو باید برای آن چه که خداوند به ما عطا کرده است، ارزش قائل باشیم. باید توفیق حضور در جلسه روضه امام حسین (علیه السلام) و گریه بر آن حضرت را قدر بدانیم. اگر این طور شد، ممکن است روزی حضور امام عصر (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) را حس کنیم. راه خدایی و راه بیخدایی با هم جمع نمیشود. ممکن است انسان روزهای اوّل و دوّم گمان کند که خدا و خرما، هر دو را دارد، ولی سرانجام در خواهد یافت که مسیرها جداست. هنگامی که آدمی غیر خدا را به کارهای خود راه داد، به طور تدریجی از مسیر قرآن و اهلبیت (علیهم السلام) جدا خواهد شد. فردی میگوید از امام (علیه السلام) پرسیدم: «منظور از آیه«إِلَّا مَنْ أَتَی اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ»؛1 مگر کسی که با قلب سلیم به سوی خدا بیاید، چیست؟» فرمود: «اَلْقَلْبُ السَّلیِمُ الَّذِی یَلْقی رَبَّهُ وَ لَیْسَ فیهِ أَحَدٌ سِواهُ»؛2 دل سالم، آن دلی است که نزد خدا آید و جز او درآن نباشد. اگر به گناه آلوده شدیم، اثر آن به صورت ناگهانی از دلمان بیرون نمیرود. مرحوم شیخ عبّاس قمی (رضوان الله تعالی علیه)، در کتاب «منازل الاخره» داستان زیبایی را نقل میکند. میفرماید: شخصی جلوی خانهاش نشسته بود. زنی آمد و پرسید:
داستان حمام منجاب
ادامه مطلب
شیطان اولین کسی که لواط را یاد داد
اکنون نیز دنباله روهای قوم لوط در انگلستان و امریکا و بعضی کشورهای دیگر عمل شنیع لواط را در کشورشان قانونی کرده اند و به جای ازدواج با زنان، ازدواج مردان با مردان و همجنس بازی را رایج کرده اند که نتیجه این عمل زشت، بیماری مهلک و کشنده ایدز است و تا این عمل شنیع وجود دارد، بیماری ایدز و بیماری های مشابه نیز وجود خواهد داشت. اینان خیال کرده اند خداوندی که آن همه برای انسان ارزش قائل است و قتل یک انسان بی گناه را به منزله قتل همه مردم می داند، بی جهت شدیدترین مجازات را برای لواط دهنده و لواط کننده در نظر گرفته است، همانند سوزاندن، از کوه پرتاب کردن، زیر دیوار قرار دادن و دیوار را به رویش خراب کردن و با شمشیر گردن زدن. آری خداوند می خواهد کسی مرتکب این عمل نشود و اگر شد باید از بین برود تا ریشه فساد از بین برود و جامعه بشری دچار بیماری های لاعلاج ایدز و امثال ذلک نشود اما بشر جاهل و نادان این کار خلاف را قانونی می کند آن وقت در علاج بیماری ایدز مانند خر فرو رفته در گل می ماند. خداوند که دستور از بین رفتن و قتل لواط کننده و لواط دهنده را می دهد در واقع می خواهد مانند دکتر حاذق و ماهری این ماده فساد و این غده سرطانی را از جامعه بشری بردارد. به امید روزی که همه انسانها این واقعیت را بفهمند و درک کنند و از عواقب این عمل خطرناک مصون و محفوظ بمانند.(1)
وسوسه شیطان در وضو گرفتن
یکی از مسلمانان، در وضو گرفتن وسوسه داشت، چندین بار اعضای وضو را می شست، ولی به دلش نمی چسبید و آن را نادرست می خواند و تکرار می کرد.
عبدالله بن سنان می گوید: به حضور امام صادق(ع) رفتم و از او یاد کردم و گفتم: با این که او یک مرد عاقل است، در وضو وسوسه می کند.
امام صادق(ع) فرمود: این چه عقلی است که در او وجود دارد، با اینکه از شیطان پیروی می کند؟!
گفتم: چگونه از شیطان پیروی می کند؟
فرمود: از او بپرس، این وسوسه کاری از کجا به او روی می آورد؟
خود او جواب خواهد داد که: «از کار شیطان است».(2)
وسوسه دیگری در وضو
وسوسه شیطان در عبادت
ادامه مطلب
این عارف جلیلالقدر، رحمةالله علیه، در پاسخ به سوالی فرمودند: برخی گمان میکنند که دعا، کار پیرزنها و پیرمردها و عجزه [ناتوانان] است، آنها که نمیتوانند در میدان جنگ و جهاد شمشیر بزنند؛ ولی معلوم میشود مساله از این بالاتر است! در روایت درباره شرایط استجابت دعا آمده است: “من دعا و هو لایحس سوی الاجابة استجیب له”، یعنی هر کس دعا کند و جز اجابت احساس نکند، دعایش مستجایب میشود.
ایشان در ادامه میفرمایند: گویا حالتی در ما پیدا شده شبیه به یاس از اجابت، که دعای ما فقط به زبان و لقلقهی لسانی است؛ نه دعای برخاسته از دل مطمئن و امیدوار به اجابت. قلب متیقن و دل شکستهای میخواهد که دعایش مثل تیر به هدف برسد، به گونهای که دعا کنیم و اجابت آن را بفهمیم و یا حداقل به ما وعدهی استجابت آن را بدهد، ولو بعد از چهل سال، همچنان که درباره حضرت یعقوب علیهالسلام ظاهرا دارد [محقق شد].
بنابراین فرموده حضرت آیةالله بهجت، آن دعایی مستجاب است که دعاکننده در آن مطمئن به اجابت باشد و این امر به قول ایشان قلب متیقن و دل شکسته میخواهد.
(کتاب پرسشهای شما و پاسخهای آیةالله بهجت، جلد دوم)
طبقه بندی: دینی